میگن قبل از قضاوت کردن کسی، بهتره اول کفش اونو بپوشی بعد نظر بدی.
اون اسب قصه خیلی از ادمهایی هست که دچار مشکلن و لی بعضی از ماها فقط از دریچه نگاه خودمون میخایم مشکل اونها رو حل کنیم و جالبه که فقط نظر میدیم ولی عملا هیچ کمکی نمیکنیم.
بنظرم مفهوم کلیش این بود که همیشه یه عده بیکار هستن که با افکار و راههای بیخود خود، خود راه سرگرم و فرد مشکل دار را فقط از کاری که باید بکنند عقب میندازند. جدا از بحثهای گوناگونی در افکار و اینکه اسب یه استعاره است و این حرفا
او یکی از پدران داستان نویسی نوین ایران است. به پدر نمیشود زیاد خورده گرفت. پدر است دیگر و حق پدری دارد. چوبک با داستانهای کوتاهش انگار خواننده را به بلندی میبرد و یک هو از همان یلندی رهایت میکند.
داستان اسبی که در گودالی افتاده دنده و دست و بدنش زخمیشده و کسانی که دور او جمع شدن بر گرفته از مردم جامعه که هر کس نظری و فکر خودش رو میخوام بیان کنه ممنون از برنامه خوب کتابراه همه کتابهای صوتی شما رو میشنوم ممنون
عدل کلمه عجیبیه به طبیعت هم که نگاه میکنیم بی عدالتی میبینیم چه برسه به ما آدمها که اختیار داریم، شاید برداشت ما از عدل خیلی سطحیه یا اینکه اصلا انتظار ما از برقراری عدالت توی این دنیا خیلی دور از انتظار باشه
قشنگ بود.
جالبه ما ادما فقط حرف میزنیم و عمل نمیکنیم.
وفاداری پوست بدنش بیشتر از وفاداری صاحبش بوده که ولش کرده.
بچه حرفش جالب بود که صاحبش چطوری گاری برده (گهی زین به پشت و گهی پشت به زین)
ممنون بابت این کتاب زیبا. گوینده صوت دلنشین و بیان عالیای دلشتند و موسیقی خوبی در ان به کار رفتا بود ولی در مورد خود کتابای کاش انتهایش طور دیگری تمام میشد و نتیجه گیری برعهده مخاطب نبود.
طرز تفکرات متفاوت در مواجهه با یک مشکل یا ناتوانی. و البته تفکرات ناگهانی. ن تقکراتی که به اندیشیدن همراه باشه و به صلاح همه. یاد اوضاع الان مملکت افتادم
اول این که نثر شیرین و زیبایی داشت و تفکرات و ذهنیتهای مختلف افراد را و همچنین بی تفاوتی آنها نسبت به زندگی و مسائل ما در در پوشش استعاره از یک اسب به تصویر کشیده بود به نظر من که عالی بود
کتاب صوتی عدل نوشته صادق چوبک داستان کوتاهی در مورد اسب بیچارهای است که زیر بار درشکه، دست و پاهایش شکسته و رهگذران هر کدام نظری برای نجات اسب بیچاره میدهند، بدون اینکه اقدامی عملی انجام بدهند....
استنباط من از داستان بدبختی هست که وقتی گریبان آدم بیچاره رو میگیره کار خاصی از اطرافیان بر نمیاد یا بهتره بگم که اساسا به دلیل بدبختی که تو کل جامعه و محیط هست حتی تصمیم درستی هم نمیتونن بگیرن
اسب و تمام شخصیتها با صفاتی که سعی در بیانشون داره و به بهترین شکل آدم رو به اون فضا منتقل میکنه بعلاوه استعاره و کنایهها در صحبتهای افراد که هر کدوم نشاندهنده داستانیست در پشت سر خود.
کوتاه ومختصر. هر کدوم از رهگذران نظری متفاوت دارن و اخر داستان هم باز گذاشتن. فقط سوال اون بچه که درشکه چی درشکه رو با چی بردش! نشون دهنده جایگزین کردن سریع هستش و زود از یادها رفتن.
به نظر من، این داستان جامعه ما رو توصیف میکنه. جامعهای که اکثر مردم در مواجهه با اتفاقات فقط تماشاگر هستند و در اکثر موارد نیز مانند به قضاوتهای نادرست نسبت به افراد و اتفاقات میشنند.
جالب بود. مخصوصا تشریح شخصیتهایی که در کنار اسب ایستاده بودند. کارکترهایی که به مرور زمان بعضی هایشان دیگر وجود ندارند اما صادق چوبک آنها را ثبت کرده و برای همیشه ماندگار شدهاند. از ماه آوا متشکرم.
چرا دوستان در نظردهی، کل داستان رو مینویسن؟؟!! این رویه در کتابراه خیلی دیده میشه. با خوندن بعضی از نظرات، دیگه نیازی نیست کتاب رو بخونی، چون اصل مطلب رو تو نظرشون نوشتن
داستان کوتاه و زیبایی بود. اسب نماد انسانیست در سختی فرو رفته که درخواست کمک دارد؛ اما مردم او را احاطه کردهاند و فقط گفتههای ناکارآمد دارند که تاثیری در سرنوشت اسب نمیگذارد.
سلام و درود صادق چوبک نویسندهای که از زمان خودش خیییلی جلوتر بودداستان انگار مال زمان ماستکه بجای کمک فقط ایستادیم و فیلم میگیدیم و اظهار نظر میکنیم سپاس از عوامل کتابراه
با سلام. کتاب با این که کوتاهه ولی خیلی تاسثیر گذاره و نویسنده از یک موضوع ساده استفاده کرد که در عین حال بسیار مهمه و فکر افراد جامعه رو از زوایای مختلف بررسی میکنه
عالیه واقعا. چوبک از نویسندههای پیشرو و متفکره. و جهتهای فکری مدرن و مستقل داره. لذت بردم، مخصوصا ک صوتیه و تو هرشرایطی میشه استفاده کرد. موفق و سربلند باشید. یاعلی
خیلی زیبا بود، واقعا کار استودیو ماه آوا حرف نداره. داستانش، داستان انسانها و افرادی هست که حق دخالت و تصمیم برای زندگی حیوان بنده خدا رو به خودشون میدن و فکر میکنن از همه بهتر هستند.
کتاب عدل.. . با توجه به ژانرخودش عالی و بی نظیر بود هر کسی که به این نوع ژانر علاقه داشته باشه پیشنهاد میکنم حتما استفاده کنه با تشکر از مجموعه کتابراه
داستانی کوتاه که در عین ایجاز و اختصار، تصاویر و احساسات فوق العاده واضح و جالبی ارائه میده. میشه گفت یه تصویر جالب با نگاه انتقادی به دیدگاه اقشار مختلفه.
جناب عمرانی عزیز درود بر شما مثل همیشه جذاب و بینظیر. برای بنده لذت گوش دادن به آوای جذاب و حرفه ای شما از خواندن خود کتاب، بسیار بیشتر هست. بسیار سپاسگزارم
برداشت من از کتاب عدل اینه که اگه ضعیف باشی به جات و برات تصمیم میگیرن، اینکه هر کس به فکر منفعت خودشه و هیچ مهم نیس که چه به سر تو میاد، پس بردهی خودت باش
داستان کوتاه و با مفهومی بود این داستان داشت بی تفاوتی آدمها رو نسبت به مسایل بیان میکرد و اینکه جای اینکه کمکی و یا کاری کنند فقط حرف میزنن و قضاوت میکنند
به نظرم کلا صادق چوبک نگاه انتقادی به افراد داستانهاش داره عموما ادمهایی هستن که قدرت حل مشکلات رو ندارنو فقط اضهار نظر میکنند هیچکس در حد عمل کاری نمیکنه
حکایت بسیاری از آدمهاست که وقتی کسی گرفتار میشه، جای کمک کردن بهش فقط چرت و پرت میگن و بی احساس رفتار میکنن. ای داد. این اسب گرفتار میتونه خیلی از ماها باشه
اون اسب قصه خیلی از ادمهایی هست که دچار مشکلن و لی بعضی از ماها فقط از دریچه نگاه خودمون میخایم مشکل اونها رو حل کنیم و جالبه که فقط نظر میدیم ولی عملا هیچ کمکی نمیکنیم.