معرفی و دانلود کتاب صوتی آغوش شب: کتاب اول مجموعه آخرین جراح
برای دانلود قانونی کتاب صوتی آغوش شب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی آغوش شب: کتاب اول مجموعه آخرین جراح
برای ضیافتی خونین با حضور بمبهای رادیواکتیوی آماده هستید؟! در کتاب صوتی آغوش شب، رمان پساآخرالزمانی به قلم بهنام نامی، جلد اول از مجموعهی «آخرین جراح»، شاهد جهنمی تمامعیار از افول و نابودی انسان عصر مدرن خواهید بود. در حالی که آثاری از تمدن شکوهمند قبلی باقی نمانده، گروهی اندک از انسانها در مخفیگاههای زیرزمینی، با ترس و وحشت، از جان خود مراقبت میکنند؛ قاتل وحشی و بیرحم آنها بیرون از پناهگاههای تاریک و نمور منتظر است تا به محض یافتن نشانهی کوچکی از حیات بشر آن را نیز به قعر نابودی ببرد؛ قاتلی که در حقیقت مخلوق ذکاوت خود انسان بود: هوش مصنوعی.
دربارهی کتاب صوتی آغوش شب
برخلاف مادر طبیعت که همیشه آغوشی گرم و مهربان داشت، مادرِ جدید کرهی زمین بویی از رحم و شفقت نبرده است! زمانی که انسان دست به ساختن «هوش مصنوعی مادر» زد، هیچکس تصور نمیکرد یک کامپیوتر بتواند نقش خونخوارترین موجود تاریخ بشریت را ایفا کند. کتاب صوتی آغوش شب، رمان علمی-تخیلی نوجوانان نوشتهی بهنام نامی، در دوزخی طرد شده و ویران میان بقایای باقیماندهی بشریت روایت میشود.
انسان و هوش جهشیافته؛ دوستان دیروز و دشمنان امروز
دوستی انسان و هوش ماشینی به درازا کشید؛ آنچنان که عاقبت سرشت این دو موجود با یکدیگر عجین شد و هر دو مسیر مشترکی پیش گرفتند. در حقیقت این انسان بود که تصمیم گرفت پای هوش مصنوعی را به لایههای پنهان و عمیق زندگی خود باز کند و بار ادارهی امور را به روی دوش کامپیوتر بیندازد. اما رفاقت انسان با رباتهای هوشمند دیری نپایید؛ زیرا حالا این هوش مصنوعی بود که میخواست انسان را از صحنهی روزگار حذف کند؛ «هوش مادر» تشخیص داده بود که نابودی انسان بر روی کرهی زمین تصمیم بهتری است. از آن روز تا پنجاه سال آتش یورش این موجودات جهشیافته بر اهالی زمین بیوقفه بارید. وقایع رمان صوتی آغوش شب در دل دود و خاکستر باقیمانده از یک نسلکشی عظیم شکل میگیرد.

انسانهایی که قرنهای متمادی دست به نابودی یکدیگر میزدند، اکنون در خرابههای فروپاشیده کنار هم جمع شده بودند و از سایهی مرگ که هر لحظه امکان داشت به این سوی دیوارههای زیرزمینی سرازیر شود، به خود میلرزیدند. بسیاری از همنوعان آنها در اثر حملات رادیواکتیویِ هوش مادر از بین رفته بودند و حالا این قربانیان بهجامانده ملتمسانه و درمانده آرزوی نجات میکردند؛ اما دشمن آنها سختتر و بیرحمتر از چیزی بود که تصور میشد. هر حرکت کوچکی ممکن بود یک مخفیگاه بزرگ و انسانهای داخل آن را با خاک یکی کند. در این بین، «نایرا» دختر جوان و شخصیت اصلی داستان صوتی آغوش شب، به عنوان دستیار پزشک به مردمان درماندهی زیر شهر، کمک میرساند.
تبدیل شدن به جراح بزرگ و نجات جان انسانها بزرگترین آرزوی نایرا از کودکی تا به حالا بود. در حقیقت این رویا نه فقط به او بلکه به پدر و مادرش نیز تعلق داشت. زمانی که رونق و حیات بر زمین جاری بود و در حالی که نایرا سه سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش مطمئن بودند او روزی به ناجی بشریت تبدیل خواهد شد و البته برای این موضوع نیز دلیلی مهم داشتند. اما با گذشت سالها نایرا خود را دختر کمتجربهای میدانست که جز کوشیدن برای یادگیری جراحی از استادش «تلما» کاری نداشت.
آغاز حملهی جهشیافتهها، آیا راهی برای نجات هست؟
آرامش و سکوت شهر زیرزمینی چندان طولی نخواهد کشید. به زودی شعلهی آتش دشمنان جهشیافته از راه میرسد و به این ترتیب کتاب صوتی آغوش شب روند جنونآسایی به خود میگیرد. در چنین شرایطی برای نایرا و دیگر بازماندگان حملهی عظیم چارهای باقی نماند جز آن که خود را از دیوارههای ویران پناهگاه عبور دهند و از نو پا بر روی زمین بگذارند؛ زمینی که اکنون دیگر اندک شباهتی به گذشتهی خود نداشت. «ژنرال»، سرپرست گروه به همراه تلما یعنی پزشک ارشد و دستیار او نایرا تجربهی مرگباری به جان میخرند و به امید یافتن اندک نوری از حیات راهی سفری هولناک میشوند. آنها به هیچ وجه از چیزی که قرار است به زودی مقابل خود ببینند خبر ندارند: بیرون از خرابههای مخفی آنها، تمدن انسانی بزرگی همچنان نفس میکشید!
کتاب صوتی آغوش شب یک فانتزی تاریک و پرحادثه از جنس داستانهای دیستوپیایی و ویرانشهری است؛ داستانی که هر فصل از آن آشوب تازهای در دل مخاطب به پا میکند. راوی داستان با وجود تمام تلاشهای خود، قوت و نیروی چندانی در برابر این قلمروی نفرینشده و موجودات جهشیافتهی آن ندارد. با این حال خواهیم دید که چگونه نیروهای پنهان برای یاری او در برابر ضدقهرمان داستان به پا میخیزند و جنگی پیچیده و تمام عیار بین نور و تاریکی میسازند؛ جنگی که البته سر درازی دارد و به این زودیها عاقبت آن معلوم نخواهد شد. پیشنهاد میکنیم با گروه کوچک نایرا قدم به قلمروی شیاطین مصنوعی بگذارید و از چشیدن طعم یک داستان مهیج لذت ببرید.
این کتاب با تلاش نشر صوتی فرهنگی فرد و با روایت کوبندهی گروهی از گویندگان حرفهای به گوش شما میرسد.
کتاب صوتی آغوش شب برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای پادآرمانشهری و روایت در دنیاهای موازی و جهانهای ناشناخته علاقه دارید.
- میخواهید آیندهی احتمالی بشریت و هوش مصنوعی را از زبان یک داستاننویس قهار در سبک رمانهای علمی-تخیلی بشنوید.
- به دنبال یک فانتزی ماجراجویانه و مهیج برای مخاطبان نوجوان دنیای کتاب هستید.
در بخشی از کتاب صوتی آغوش شب: کتاب اول مجموعه آخرین جراح میشنویم
زن تقریبا بی تفاوت سری تکان میدهد و همچنان به دشت خیره میشود. پس از کمی دور شدن از دیوارها بر روی بلندیای میرود و رو به ما میگوید: «اینجا جای بچهبازی نیست خوشگلای من؛ از اون در که بیرون اومدین باید برای زندگی بجنگید، اگه اونجا میموندین حتی فرصت تلاش هم نداشتین؛ به قول قدیمی ها ترس برادر مرگه! من از افراد ترسو متنفرم و کسی که قراره بترسه، توی گروه من جایی نداره. افرادِ گروه من رو ژنرال خطاب میکنن، این بخاطر پدر بزرگ مرحوممه که پدرش ژنرال ارتش بود و همینطور پسرهاشون رو مثل یک ژنرال بار آوردن؛ پدر من هم دو دختر حاصلِ زندگیش شد که هردومون رو درست مثل مرد و ژنرال بار آورد پس شما هم منرو با این عنوان خطاب میکنید، شما افرادِ ارتشِ من هستید و من ژنرال شما؛ جونتون رو برام میدین منم جونمو براتون میدم، اگه هم گفتم بمیرید میمیرید! با من باشید در امانید؛ الان هم دیر نشده و میتونید برگردین. از این به بعد مردها و زنها همه تمریناتِ سختِ نظامی خواهید داشت. تمام افرادی که با من موندن این موضوع ها رو قبول کردهاند»
نگاهی به دور و برم میاندازم، افرادِ زن که حالا گفته بود باید او را ژنرال خطاب کنیم، ما را محاصره کردهاند. اما نمیدانم چرا انقدر نسبت به ژنرال حس خوبی دارم، گویی سال هاست او را میشناسم. بین افراد ژنرال، زنانی خشنتر از او هم وجود دارند.
ژنرال ادامه میدهد: “حتی اگه یک روز هم توی این بیابون تنها باشید میمیرید. شب که دیگه استخوانی هم ازتون باقی نمیمونه. اگه روز بتونید از تشنگی، گرما، خورشید و شن و ماسه جون سالم به در ببرید، موجوداتی هستن که شب از زیر زمین و خونههای مخروبه بیرون میان و شما رو تیکه تیکه میکنن و باور کنید با دیدن اونها، خودتون رو خیس میکنید. نمیخوام آخرین انسانهای باقیمونده از نسل بشر به راحتی نابود بشن. اگه جونتون براتون مهمه، باید به من گوش کنید تازه اگه از همه اینها جون سالم به در ببرین آدمهای بیابوننشین از آدمهای پناهگاهها متنفرن و قطعا سلاخیتون میکنن.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
| نام کتاب | کتاب صوتی آغوش شب: کتاب اول مجموعه آخرین جراح |
| نویسنده | بهنام نامی |
| راوی | گروه گویندگان |
| ناشر صوتی | انتشارات فرهنگی فرد |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | MP3 |
| مدت | ۱۳ ساعت و ۱ دقیقه |
| زبان | فارسی |
| موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای صوتی داستان و رمان معمایی و ماجراجویانه نوجوان |
















