معرفی و دانلود کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس

معرفی کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس

در کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس نوشته‌ی چارلز بروکا مسافر یکی از مکاشفات شگفت‌انگیز انسانی می‌شوید. این رمان هیجان‌انگیز و ماجراجویانه در مورد یک پرفسور زبان‌شناس است که سعی دارد پیش از رقبای خود در نبرد کشف سرزمین آتلانتیس به موفقیت دست یابد. این سرزمین در خود اسرار ویژه‌ای دارد و در طول داستان با معمای کشف آن از سوی شخصیت توماس لوردز روبه‌رو می‌شوید. این کتاب از آثار تحسین‌شده‌ی و پرفروش در دو دهه‌ی اخیر است.

درباره‌ی کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس

شخصیت توماس لوردز یکی از پدیده‌های جذاب ژانر تریلر و ماجراجویی است. شخصیتی که در سال 2010 در کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس (The Atlantis Code) توسط چارلز بروکا (Charles Brokaw) خلق شد. توماس لوردز یک پروفسور زبان‌شناس و باستان‌شناس است که به کشف معماهای پیچیده و یافتن راه‌حل‌های مخفی علاقه دارد. این پروفسور، همچون شخصیت‌های فرعی، در پی رقم زدن یک رخداد تاریخی است: او می‌خواهد پیش از دیگر گروه‌ها و همکارانش به کشف سرزمین آتلانتیس دست پیدا کند. کشف این سرزمین به صرف تجربه‌ی یک ماجراجویی نیست، بلکه با دست‌یابی به معماهای این شهر گمشده، شخص می‌تواند به ثروت و آوازه‌ای بی‌مانند دست یابد. پس بی‌دلیل نیست که شخصیت توماس لوردز تمام توجه و زمان خود را صرف چنین ماجرایی می‌کند.

آتلانتیس در واقع یک شهر گم‌شده و مرموز است که می‌تواند رازهای بزرگی را آشکار سازد. یک تمدن از بین رفته و نهان مانده که به دغدغه‌ای اساسی در ذهن پروفسور هاروارد، کشیشان و اعضای کلیسا و دیگر کاشفان تبدیل شده است. وقتی در کشف یک معما رقابتی میان شخصیت‌ها شکل می‌گیرد، آن‌وقت با دروغ‌ها و دسیسه‌های متعددی نیز روبه‌رو می‌شویم. هر شخصیت می‌خواهد شهرت و ثروتی برای خود به ارمغان آورد. اما جذابیت اصلی رمان توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس تألیف چارلز بروکا فقط در رسیدن به مقصد نهایی نیست، بلکه خود کشف و بررسی چنین سرزمین و شهر گم‌شده‌ای می‌تواند برای هر خواننده‌‌ای هیجان‌انگیز باشد.

به‌واقع چه شد که چارلز بروکا تصمیم به نوشتن چنین اثری گرفت و یک مجموعه‌ی داستانی خاص با شخصیت توماس لودرز خلق کرد؟ به‌گفته‌ی خود نویسنده، وقتی در اخبار متوجه شد که چند نهاد و سازمان توانسته‌اند در حوالی اسپانیا یک شهر گم‌شده و ویران‌گشته را پیدا کنند، مکانی که خصوصیات آن با نوشته‌های توصیفی افلاطون نیز قرابت داشته، به این ایده رسید که در مورد کشف یک سرزمین در عصر معاصر بنویسد. این واقعیت که کشف یک مکان می‌تواند چه معانی و پیامدهای سیاسی و پیچیده‌ای داشته باشد.

از منظر فلسفی نیز می‌توان به این نکته اشاره کرد که بازگشت به یک گذشته‌ی پنهان یا کشف آن می‌تواند تمام ابعاد زمان حال و آینده‌ی افرادی که کاشف آن بوده‌اند یا با چنین پدیده‌ای روبه‌رو شده‌اند را دگرگون سازد. تمام این مسائل و تجربه‌ها باعث شد تا چارلز بروکا کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس را عرضه کند. باید گفت که این کتاب از نثری مجذوب‌کننده، چندلایه، روان و خواندنی بهره‌مند است که هر سلیقه‌ای را می‌تواند به خود جذب کند و بی‌شک یکی از مجموعه‌های داستانی مهم در دو دهه‌ی اخیر است. کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس توسط فیروزه ابوسعیدی ترجمه شده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را عرضه کرده است.

نکوداشت‌های کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس

• فصول داستانی کوتاه و جذاب که سفرهایی از مصر به روسیه، سپس به آفریقا و در نهایت به لندن را روایت می‌کند. اثری که می‌توان گفت به ترکیب ایده‌های دو مجموعه‌ی «ایندیانا جونز» و «رمز داوینچی» می‌پردازد. (بوک‌لیست)
• در قرن نوزدهم میلادی، رمان‌های هیجان‌انگیز و پرتنش، به‌نوعی در آن دوران همچون فیلم‌های هالیوودی بودند و مخاطبان را سرگرم می‌کردند. مردم گاهی فراموش می‌کنند که بزرگ‌ترین کیفیت یک رمان باید سرگرم‌کننده بودن آن باشد و این کتاب واجد چنین ویژگی ممتازی است. این کتاب یک ماجراجویی پویا با اتفاقات داستانی بی‌وفقه است. (پابلیشرز ویکلی)
• اگر از کتاب «رمز داوینچی» خوش‌تان آمده، این اثر می‌تواند شما را با وجوه تازه‌ای از تنش، هیجان و سرگرمی آشنا کند. (دیپاک چوپرا، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• از این بهتر نمی‌توان اثری داستان‌گو نوشت. به‌زودی دوباره این کتاب را خواهم خواند. (دیوید هگبرگ، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این اثر به دوست‌داران کتاب‌های معمایی، هیجانی، ماجراجویانه و مجموعه‌ی «راز داوینچی» توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب توماس لوردز - جلد اول: راز آتلانتیس می‌خوانیم

پاتریتزیو گالاردو روی صندلی کنار خلبان هلیکوپتر نشسته بود و به سمت پایین نگاه می‌کرد. هتل رادیسون درست زیر پایشان بود. او هم مانند خلبان هدست‌های مخصوص پرواز را روی گوشش گذاشته بود. خلبان از او پرسید: «آماده‌ای؟»

گالاردو پاسخ داد: «آماده‌ام.» او به پشت سرش نگاه کرد. هشت نفر در قسمت مسافران نشسته بودند. همه‌شان کت وشلوار مشکی به تن داشتند و تفنگ‌هایی را که به صدا خفه کن مجهز کرده بودند با مهمات اضافه در سامسونت‌هاشان پنهان کرده بودند.

دی‌بندتو نشسته بود و بر خلاف میل خلبان ماد‌ه‌ی مخدری را که در سیگار ریخته بود مصرف می‌کرد. چشم‌های آبی‌اش درخشان شده بود و نشان می‌داد که ماده‌ی مخدر اثر خود را بر بدن او گذاشته است. فاروق با خونسردی نشسته بود و دستانش را ببین زانوهایش قرار داده بود. پیترو و چیمینو به نظر کمی نگران می‌آمدند. ورود غیرقانونی به هتل و خارج شدن از آن کار آسانی نبود.

هلیکوپتر به سمت پشت بام هتل پایین آمد و چند سانتی‌متر بالاتر از سطح آن در هوا معلق ماند. گالاردو درِ سمت خودش را باز کرد. فاروق و دی‌بندتو هم هر دو درِ قسمت عقب را باز کردند. هر نه نفر پیاده شدند. گالاردو زودتر از دیگران روی پشت بام هتل پرید و به سمت دری رفت که به سمت پله‌ها باز می‌شد.

چیمینو از یک ماده‌ی منفجره‌ی خمیر مانند برای باز کردن قفل در استفاده کرد. صدایش از صدای منفجر شدن ترقه‌های معمولی هم کمتر بود. تا وقتی که هلیکوپتر از آن‌ها دور شد، آن‌ها وارد ساختمان شده بودند و به مقصد طبقه‌ی هفتم از پله‌ها پایین می‌رفتند.

لوردز هیچ‌وقت نمی‌فهمید از کجا ضربه خورده است.