هنوز اولاش هستم من خیلی کار‌های ژول ورن را می‌پسندم عالیه👌🏻خواننده‌ی گرامی نظرم را تا آخر بخون (قبلش بگم که اگه کار‌های ژول ورن رو دوست دارید حتما از همین کتابراه کتاب سفر به مرکز زمین رو بخون رایگانه و عالیه)
چرا اطلاعات کامل رو از آقای فاگ ندادید از نظر منطقی باید شخصیت‌ها‌ی داستان از زندگی آقای فاگ بی خبر باشند نه خواندگان کتاب! تشخیص بند‌ها با نامگذاری هایش نه تنها اشتباهاتی داشت بلکه ته داستان را باز می‌کرد. سخت گیری و منظم بودن فاگ نسبت به کار هر روزش (رفتن به کلوپ) ناهماهنگ بود، تاریخ‌ها به طور فرضی اشتباه بود زیرا آقای فاگ به ساعت‌ها دقت کرده اما نویسنده نه
تصویب شده است که دور دنیا در ۸۰ روز نمیشود
نکات ریز👆🏻
در ضمن شروع سرقت بانک چه ربطی داره به شرط بندی دور دنیای آقای فاگ
یعنی چرا موضوع شرط بندی با سرقت بانک شروع شد
اطلاعات زندگی آقای فاگ کامل نبود اصلا
اخراج خدمتکار نباید اول داستان می‌بود
و باز هم عرض می‌کنم هنوز چند صفحه‌ای از داستان را خوانده‌ام باز هم مطالب تکمیلی رو می‌گم
در کل داستان خوبی به نظر میرسه
کاش ماجراهای رو بیشتر می‌کردید چون که هدف‌های کتاب باید بیشتر باشد! یعنی فقط این نباشه که بری سفر و بعد ۸۰ روز برگردی
❗چرا این قدر زود و ناآگاهانه آقای فاگ تصمیم سفر را گرفت؟ مگر داره میره سر کوچه ❗
تازه خط‌هایی بود که آدم را خسته می‌کرد
در آخر من نویسنده هستم کتابی دارم مینویسم در رابطه‌ی اینم هست خواستم با خوندنش ایده بگیرم
ژول ورن با کتاباش به کتابام کمک کرده اما کاش سیاست مداری بودنش توی نویسندگی کمتر بود راستی اینم بگم داستان اصلی این نبود و این خلاصه‌ای از داستان اصلی بود خیلی اتفاقات درش کوتاه بود
چرا اطلاعات کامل رو از آقای فاگ ندادید از نظر منطقی باید شخصیت‌ها‌ی داستان از زندگی آقای فاگ بی خبر باشند نه خواندگان کتاب! تشخیص بند‌ها با نامگذاری هایش نه تنها اشتباهاتی داشت بلکه ته داستان را باز می‌کرد. سخت گیری و منظم بودن فاگ نسبت به کار هر روزش (رفتن به کلوپ) ناهماهنگ بود، تاریخ‌ها به طور فرضی اشتباه بود زیرا آقای فاگ به ساعت‌ها دقت کرده اما نویسنده نه
تصویب شده است که دور دنیا در ۸۰ روز نمیشود
نکات ریز👆🏻
در ضمن شروع سرقت بانک چه ربطی داره به شرط بندی دور دنیای آقای فاگ
یعنی چرا موضوع شرط بندی با سرقت بانک شروع شد
اطلاعات زندگی آقای فاگ کامل نبود اصلا
اخراج خدمتکار نباید اول داستان می‌بود
و باز هم عرض می‌کنم هنوز چند صفحه‌ای از داستان را خوانده‌ام باز هم مطالب تکمیلی رو می‌گم
در کل داستان خوبی به نظر میرسه
کاش ماجراهای رو بیشتر می‌کردید چون که هدف‌های کتاب باید بیشتر باشد! یعنی فقط این نباشه که بری سفر و بعد ۸۰ روز برگردی
❗چرا این قدر زود و ناآگاهانه آقای فاگ تصمیم سفر را گرفت؟ مگر داره میره سر کوچه ❗
تازه خط‌هایی بود که آدم را خسته می‌کرد
در آخر من نویسنده هستم کتابی دارم مینویسم در رابطه‌ی اینم هست خواستم با خوندنش ایده بگیرم
ژول ورن با کتاباش به کتابام کمک کرده اما کاش سیاست مداری بودنش توی نویسندگی کمتر بود راستی اینم بگم داستان اصلی این نبود و این خلاصه‌ای از داستان اصلی بود خیلی اتفاقات درش کوتاه بود