جزئیات داستان زیاد بود و میتونست خلاصه تر باشه، یه جاهایی نیاز به توضیح بیشتر بود، ترجمه میتونست روان تر باشه، ویژگی هایِ دمدمی مزاج بودن، زیاده خواهی، بلندپروازی، عدم کل نگری، عشق و هوسهای پی در پیِ "اِما" بیشتر من رو یاد یک دختر نوجوان میندازه تا یک زن جوان بالغ (!)، ویژگی هایِ سادگی، دوری از واقعیت و عشق بی حد و حصرِ "شارل" مقداری دور از باور بود (!)
به نظر من، تهمت زدن و قضاوت بی رحمانهای که از "اِما" میشه، به خاطر زن بودنش هست و اگر همه این کارها توسط یک مرد انجام میشد، صرفاً برامون تداعیِ شخصیتِ مرد متاهل زنباره (=خیانتِ اِما به همسرش) یا مرد قماربازی (یا معتاد) که با ورشکستگیش، خانوادهاش رو با مشکلات مالی مواجه میکنه (=ولخرجیِ اِما و بدهکاری)، میبود (همانطور که بارها تو کتابها و فیلمها شاهدش بودیم).
و در نهایت، اونی که تا آخرِ آخرش، عاشق اِما موند، شارل بود نه ل**ن، نه رو***ف... (آخرین تلاش هام برای اسپویل نکردن داستان:))
به نظر من، تهمت زدن و قضاوت بی رحمانهای که از "اِما" میشه، به خاطر زن بودنش هست و اگر همه این کارها توسط یک مرد انجام میشد، صرفاً برامون تداعیِ شخصیتِ مرد متاهل زنباره (=خیانتِ اِما به همسرش) یا مرد قماربازی (یا معتاد) که با ورشکستگیش، خانوادهاش رو با مشکلات مالی مواجه میکنه (=ولخرجیِ اِما و بدهکاری)، میبود (همانطور که بارها تو کتابها و فیلمها شاهدش بودیم).
و در نهایت، اونی که تا آخرِ آخرش، عاشق اِما موند، شارل بود نه ل**ن، نه رو***ف... (آخرین تلاش هام برای اسپویل نکردن داستان:))