انگار توی چنگل کنار درخت کاج نشستیم و یه بچهی ششساله داره از زندگیش و طرز فکرش حرف میزنه.
وقتی ما به دنبا میایم وجود خدا بدون هیچ کم و کاستی و بدون هیچ سیاهیای در وجود ما قرار داره. ولی وقتی بزرگ میشیم دنیا جایی برای روح سفید باقی نمیزاره البته که بازم خداهست...
سعی کنیم جوری زندگی کنیم که بچهها هم ما رو مورد تایید خودشون بدونن چون اونا کامل ترن.
وقتی ما به دنبا میایم وجود خدا بدون هیچ کم و کاستی و بدون هیچ سیاهیای در وجود ما قرار داره. ولی وقتی بزرگ میشیم دنیا جایی برای روح سفید باقی نمیزاره البته که بازم خداهست...
سعی کنیم جوری زندگی کنیم که بچهها هم ما رو مورد تایید خودشون بدونن چون اونا کامل ترن.