اجازه بدین یک تجربه جالب در میان بزارم با شما معتادان به کتاب و کتابراه
چند روزی بود معده درد شدیدی داشتم وقت گرفته بودم برم بیمارستان برای آندوسکپی و یکم نگران بودم که چرا انقدر طول کشید این درد یک دفعه یکی از دوستان دست من گرفت و مابین انگشت سبابه و شصت من را از پشت و رو دستم ماساژ قوی داد و انقدر با انگیزه و باور این کار انجام داد که همه سکوت کرده بودیم و تعجب
خلاصه واقعا بعد از حدود نیم ساعت همینطور که در عمق حرفای دوستانم گم شده بودم و از حضورشون گرم دیدم هیچ دردی احساس نمیکنم بقدری خوشحال بودم که همونجا شروع به تحقیق در این رابطه کردم و خوب کتابراه هم که توی همه موضوعات همیشه حرفای خوبی برای گفتن داره مثل همین کتاب. 🙏🙏🙏⚘
چند روزی بود معده درد شدیدی داشتم وقت گرفته بودم برم بیمارستان برای آندوسکپی و یکم نگران بودم که چرا انقدر طول کشید این درد یک دفعه یکی از دوستان دست من گرفت و مابین انگشت سبابه و شصت من را از پشت و رو دستم ماساژ قوی داد و انقدر با انگیزه و باور این کار انجام داد که همه سکوت کرده بودیم و تعجب
خلاصه واقعا بعد از حدود نیم ساعت همینطور که در عمق حرفای دوستانم گم شده بودم و از حضورشون گرم دیدم هیچ دردی احساس نمیکنم بقدری خوشحال بودم که همونجا شروع به تحقیق در این رابطه کردم و خوب کتابراه هم که توی همه موضوعات همیشه حرفای خوبی برای گفتن داره مثل همین کتاب. 🙏🙏🙏⚘