اولا داستان که پر از خطای تایپی بود و اصطلاحات توصیفی برای حالت روحی افراد نیز به طرز آزاردهندهای در تمام کتاب به شکل مفرط استفاده شده بود. اصطلاحاتی مثل (سر و گردن تکان داد) یا (خیلی عصبانی بود و خون خودش را میخورد) و بسیاری از اصطلاحات دیگر در یک یک جملات برای توصیف نفرات استفاده شدهاند تکراری و خسته کننده بود. و اما پریوش حتی تا آخرین محاوره داستان هم احساس پشیمانی نکرد و حتی از داخل بازداشتگاه و سالن دادگاه هم هنوز متکبرانه با افراد صحبت میکرد. به نظرم این پایان مناسبی برای داستان نبود.
و اما پریوش حتی تا آخرین محاوره داستان هم احساس پشیمانی نکرد و حتی از داخل بازداشتگاه و سالن دادگاه هم هنوز متکبرانه با افراد صحبت میکرد. به نظرم این پایان مناسبی برای داستان نبود.