داستان خوبی بود. متاسفانه هنوز از این خرده فرهنگها داریم که نویسنده محترم با به چالش کشیدن آن سعی در بیان قبح این روابط غلط بدوی برای خواننده داشت.
من خودم مادر شوهر هستم. و عروسم باید به من نمره بدهد. ولی خدا رو شکر هیچ کدام از این حب و بغضهای مادر شوهر داستانمان را نداشته ام. ولی یک صحبت با عروس قصه دارم. عروسم ٬ دخترم شما با هم عهد بستید که در خوشیها و ناخوشیها کنار هم باشید وزندگی رو بسازید. درخوشیها که همه پایه هستند اگر کسی در ناخوشیها و ناملایمات زندگی ٬خودش را شریک کرد رسم رفاقت وهمسری را ادا کرده واگرنه در خوشی که همه شریک هستند. مریم قصه ما رسم رفاقت را ادا نکرد. البته من به حساب سن کم و خام بودن و بی تجربگیاش میگذارم ولیای کاش خانواده مریم پخته تر از این عمل میکردند. این قطعا به معنی دفاع از مادر شوهر مریم نیست بلکه به معنی حفظ و صیانت از حریم خصوصی خانوادگی خود میباشد.
من خودم مادر شوهر هستم. و عروسم باید به من نمره بدهد. ولی خدا رو شکر هیچ کدام از این حب و بغضهای مادر شوهر داستانمان را نداشته ام. ولی یک صحبت با عروس قصه دارم. عروسم ٬ دخترم شما با هم عهد بستید که در خوشیها و ناخوشیها کنار هم باشید وزندگی رو بسازید. درخوشیها که همه پایه هستند اگر کسی در ناخوشیها و ناملایمات زندگی ٬خودش را شریک کرد رسم رفاقت وهمسری را ادا کرده واگرنه در خوشی که همه شریک هستند. مریم قصه ما رسم رفاقت را ادا نکرد. البته من به حساب سن کم و خام بودن و بی تجربگیاش میگذارم ولیای کاش خانواده مریم پخته تر از این عمل میکردند. این قطعا به معنی دفاع از مادر شوهر مریم نیست بلکه به معنی حفظ و صیانت از حریم خصوصی خانوادگی خود میباشد.