روند داستان، خطی نیست و این باعث جذابیتش شده. ترجمه کاملاً روانه. آشنا شدن با لایههای شخصیتی کسی مثل "ریچارد" جالب بود و انگار یه تلنگری بود برای مواجه شدن با چنین افراد جنتلمن نمایی در زندگی واقعی! فقط شخصیت "مورین" برام مبهم بود که از گذشته خانوادگیشون مخبر بود و برادرش رو میشناخت، اما یه بار نیومد جلو که نذاره برادرش کسی رو بدبخت کنه یا حتی برادرش رو درمان کنه!!! یه جورایی یاد اون خانوادههایی افتادم که واسه پسرشون زن میگیرن (در حالی که پسرشون معتاد، لاابالی و... هست)، چون "زن بگیره درست میشه!!! "
قسمت پس گفتار کمی ابهام داشت و مجبور شدم دو بار بخونمش...
قسمت پس گفتار کمی ابهام داشت و مجبور شدم دو بار بخونمش...