نظر شادی مرتضی پور برای رمان کیمیاگران

رمان کیمیاگران
شادی مرتضی پور
۱۴۰۰/۰۳/۰۳
10
ب نظرم واقعا کش دار بود و حوصله رو سر میبرد ۴ بار داستان احمد و صدیقه رو گوشتزد کرد وقتیی ماجارو میگف از اول برمیگشتو کل داستان قبلی رو تعریف میکرد صدیقهی جاهایی حماقت میکرد دقیقا اکسیر طول عمر ازون حمایتای بزرگش بود در نهایت باید بگم شعبان چجوری کله پوک بود و نوکر حالا زد سیدو کشت شدی آدم با سیاست؟ خ حرفا دور از انتظار بودمیشه گف رمان خیالی
هیچ پاسخی ثبت نشده است.