کتاب عمیقیست هم تراز عقاید یک دلقک.
گفتگوی درونی شخصیت لایه لایه ضعفهای انسانی ناتوان را ورق میزند که حتی در میانسالی، شناخت درستی از خود ندارد و در پی جلب ترحم دیگران برای خود است. مکالمات شخصیت اصلی با اطرافیانش نشان میدهد چیزی که هست چه اندازه با تصوری که از خودش دارد در تضاد است. نویسنده به زیبایی و با بیرحمی ما را با خودمان روبرو میکند، و بیپناهی ما در این زندگی را به رخمان میکشد...
توصیف مکرر ظاهر شخصیتها به احساس انزجار شخصیت از خودش عمق میدهد؛ اینکه خود را در مقایسه با دیگران، مستحق جایگاهی که قرار دارد نمیبیند.
گفتگوی درونی شخصیت لایه لایه ضعفهای انسانی ناتوان را ورق میزند که حتی در میانسالی، شناخت درستی از خود ندارد و در پی جلب ترحم دیگران برای خود است. مکالمات شخصیت اصلی با اطرافیانش نشان میدهد چیزی که هست چه اندازه با تصوری که از خودش دارد در تضاد است. نویسنده به زیبایی و با بیرحمی ما را با خودمان روبرو میکند، و بیپناهی ما در این زندگی را به رخمان میکشد...
توصیف مکرر ظاهر شخصیتها به احساس انزجار شخصیت از خودش عمق میدهد؛ اینکه خود را در مقایسه با دیگران، مستحق جایگاهی که قرار دارد نمیبیند.