زمانی که مثنوی میخوانم
گذر لحظات را پاک فراموش میکنم،
گویی از دنیای دیگری برایم نامهای آمده،
با دقت و کنجکاوی میخوانم به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم.
او برایم از عشق، خدا، فلسفه، عرفان و هزاران موضوع دیگر به شیواترین بیان میگوید و من محو ابیات شده و به هیچ چیز این جهان توجه نمیکنم.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ، بر هیچ مپیچ
Reza N
۱۴۰۰/۰۱/۲۰
چه زیبا که چنین حسی در دل احساس کردید. مشتاق شدم بخوانم و تفکری مثل شما مرا فرا بگیرد..
گذر لحظات را پاک فراموش میکنم،
گویی از دنیای دیگری برایم نامهای آمده،
با دقت و کنجکاوی میخوانم به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم.
او برایم از عشق، خدا، فلسفه، عرفان و هزاران موضوع دیگر به شیواترین بیان میگوید و من محو ابیات شده و به هیچ چیز این جهان توجه نمیکنم.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ، بر هیچ مپیچ