نظر فرامرز صادقی برای کتاب در انتظار بهار

در مجموع داستان بدی نبود، اما می‌شد ساختار آن قوی تر باشه، اینکه با خواندن بیش از دو سوم کتاب هنوز سرنوشت گلبهار مبهم و رازآلود بود از نقاط قوت داستان است ولی سرنوشت خدایار (اگر اشتباه نکنم) پدر جهان مقداری ساده انگارانه و پیش پا افتاده تعریف شد. اینکه پرویز خان و ایادی مزدورش و نیز امنیه‌ها در طول داستان نتونستن محل اختفای اهالی ده رو پیدا کنند باتوجه به این نکته که قطعا فردی مثل پرویز خان با شخصیتی که نویسنده پرورش داده، آنقدر بی دست و پا و خام نبوده که تمام مناطق اطرافش را نشناسد، کمی دور از ذهن می‌باشد. در کل خط داستانی زیبا و جذاب بود اما روال داستان بیشتر در بستری از تخیل پیش میرفت که باور و قبول آن کمی سخت به نظر می‌رسد.
در انتها از نویسنده محترم تشکر کرده و ضمن عرض خسته نباشید امیدوارم با قلم توانا و حوصله زیادشون شاهد خلق رمانهایی به مراتب جذاب تر و قوی تر باشیم.
ان شاالله