چقدر قشنگ و جذاب! چقدر روون و سلیس! چقدر وقتی میخوندم اصلا متوجه صفحات خونده شده نمیشدم! چقدر سوژهها بومی و خودی بودن! با چه جزئیات قشنگی روی اتفاقات! چقدر خاطرات خودمون زنده کرد: داش مصطفیهای محله مون، عروسیهای اون زمان با ماشین ژیان گوجه ای، غیرت روی شوهردادن آبجی... البته من آخرای کتاب فهمیدم که 2تا آبجی هاش بزرگتر از خودش هستن
فقط چرا کتاب صفحه شناسنامه نداشت؟ ولی دم نویسنده ش گررررم❤
فقط چرا کتاب صفحه شناسنامه نداشت؟ ولی دم نویسنده ش گررررم❤