دوستان من کاری به اینکه کتاب منفی هستش یا نه یا اینکه ما کتاب میخونیم که حالمون خوب بشه یا نه و حتی نحوه و سبک نوشتن کتاب ندارم.
کی گفته که ما همیشه باید کتابهای مثبت بخونیم یا کتابهای برتر روبخونیم (منظور من این نیست که این کتابها خوب نیستن و نرید سراغشون بلکه خودم از طرفدارهای این دست کتابام) ولی گاهی باید کتابهای منفی خوند و توی عمق این کتابا رفت و حتی احساس یاس و ناامیدی کرد چون اینطوریه که چیزهایی رو درک خواهی کرد که با خوندن صدتا کتاب مثبت نمیتونی درک کنی.
این داستان درمورد اینه که یه آدم تا کجاها میتونه پسرفت کنه این کتاب دقیقا نقطه مقابل کتاباییه که میگه اینجوری برنامه بریز واسه زندگیت و سرمایه گذاری کن، بفکر آینده باش و.... شاید این کتابا بهت انگیزه بدن ولی نمیتونن تو رو به موفقیت برسونن ولیاین دست کتابا بهت نشون میدن که در برابر زندگی خوب این شیوه زندگب هم هست و یه تلنگری بهت میزنن که به خودت بیا اگه افسار زندگیتو تو دستت نگیری اونوقت زندگی مثل یه اسب سرکش یه جوری زمینت میزنه که نتونی از جات بلند شی.
کی گفته که ما همیشه باید کتابهای مثبت بخونیم یا کتابهای برتر روبخونیم (منظور من این نیست که این کتابها خوب نیستن و نرید سراغشون بلکه خودم از طرفدارهای این دست کتابام) ولی گاهی باید کتابهای منفی خوند و توی عمق این کتابا رفت و حتی احساس یاس و ناامیدی کرد چون اینطوریه که چیزهایی رو درک خواهی کرد که با خوندن صدتا کتاب مثبت نمیتونی درک کنی.
این داستان درمورد اینه که یه آدم تا کجاها میتونه پسرفت کنه این کتاب دقیقا نقطه مقابل کتاباییه که میگه اینجوری برنامه بریز واسه زندگیت و سرمایه گذاری کن، بفکر آینده باش و.... شاید این کتابا بهت انگیزه بدن ولی نمیتونن تو رو به موفقیت برسونن ولیاین دست کتابا بهت نشون میدن که در برابر زندگی خوب این شیوه زندگب هم هست و یه تلنگری بهت میزنن که به خودت بیا اگه افسار زندگیتو تو دستت نگیری اونوقت زندگی مثل یه اسب سرکش یه جوری زمینت میزنه که نتونی از جات بلند شی.