من به شخصه با بعضی از نظرات نویسندهی کتاب مؤافق نیستم. چون انسان امروز با انسان۱۴۰۰ _۱۵۰۰ سال قبل از همه لحاظ، کاملاً فرق کرده و زندگیها بسیار پیچیده تر شده. درست است که دین اسلام برنامهی زندگی بشر در همهی زمانها است اما انسان پیچیدهی امروزی را نمیشود به هیچ وجه با انسانی که در زمان صدر اسلام زندگی میکرده مقایسه کرد و برای هردو یک نسخه پیچید. یک دختر دوازده ساله شاید در آن زمان توانایی وشرایط ازدواج را داشته ولی امروزه چنین چیزی ممکن نیست وامروزه یک فرد دوازده ساله، کودک محسوب میشود و شاید به بلوغ جنسی رسیده باشد ولی مطمئناً هنوز به بلوغ عقلی و فکری که لازمهی زندگی است نرسیده است. به علاوه فقط و فقط در نظر گرفتن معیار ایمان تضمین کنندهی خوشبختی افراد نیست چون حتی در یاران نزدیک پیامبر هم بودهاند افرادی که با وجود داشتن مرتبهی ایمانی بالا، اما اخلاق خوبی در رفتار با خانواده شان نداشتهاند و خود پیامبر به این امر اذعان داشته اندو صرفاً نماز خواندن و روزه گرفتن ملاک با ایمان بودن افراد نیست، همان طور که در احادیث هم آمده که برای پی بردن به ایمان افراد فقط به زیادی نماز و روزهی آنها توجه نکنید بلکه به امانتداری و صداقت و... آنها بنگرید.
مورد بعدی اینکه درست است که مهمترین ملاک ازدواج ایمان و اخلاق طرف مقابل است ولی علاوه بر ایمان واخلاق در ازدواج باید از نظر تحصیلات، دیدگاه سیاسی، شخصیت، سطح مالی خانوادهها، فرهنگ و آداب و رسوم خانوادهها و جهان بینی و دیدگاهی که دو طرف به زندگی دارند و... زوجین با یکدیگر کفویت و تناسب داشته باشند چون در خیلی از موارد عدم وجود این تناسبها موجب بروز اختلاف جدی بین زوجین میشود.
مورد بعدی اینکه درست است که مهمترین ملاک ازدواج ایمان و اخلاق طرف مقابل است ولی علاوه بر ایمان واخلاق در ازدواج باید از نظر تحصیلات، دیدگاه سیاسی، شخصیت، سطح مالی خانوادهها، فرهنگ و آداب و رسوم خانوادهها و جهان بینی و دیدگاهی که دو طرف به زندگی دارند و... زوجین با یکدیگر کفویت و تناسب داشته باشند چون در خیلی از موارد عدم وجود این تناسبها موجب بروز اختلاف جدی بین زوجین میشود.