هر چقدر هم تلاش کرد که صدام را بشناسد نتوانست، چون نویسنده یک فرد آمریکایی هست، باید فرزند خاورمیانه باشی تا صدام را دقیق و کامل بشناسی،
صدام یعنی تجاوز، یعنی بغض در گلو، یعنی سرفههای بی امان جانباز شیمیایی، یعنی غارت خرمشهر، یعنی نگاه منتظر فرزند به در، یعنی پاکسازی قومی، یعنی انتحای شرارت
یک آمریکایی هرگز این چیزها را نمیفهمد چون در جامعهای دیگر با نگاهی متفاوت با مردم خاورمیانه رشد کرده و بزرگ شده،
کاش نویسنده از عاملان تولد داعش هم میگفت، کاش از پشتیبانهای صدام در جنگ هم میگفت، کاش از همکاری منافقین با حزب بعث برای سرکوب کردهای شمال عراق هم میگفت،
این کتاب با اینکه درحد خودش خوب هست ولی واقعا ناقص هست، کمبودهایی دارد که باید دهها کتاب نوشت تا این کتاب کامل شود.
صدام یعنی تجاوز، یعنی بغض در گلو، یعنی سرفههای بی امان جانباز شیمیایی، یعنی غارت خرمشهر، یعنی نگاه منتظر فرزند به در، یعنی پاکسازی قومی، یعنی انتحای شرارت
یک آمریکایی هرگز این چیزها را نمیفهمد چون در جامعهای دیگر با نگاهی متفاوت با مردم خاورمیانه رشد کرده و بزرگ شده،
کاش نویسنده از عاملان تولد داعش هم میگفت، کاش از پشتیبانهای صدام در جنگ هم میگفت، کاش از همکاری منافقین با حزب بعث برای سرکوب کردهای شمال عراق هم میگفت،
این کتاب با اینکه درحد خودش خوب هست ولی واقعا ناقص هست، کمبودهایی دارد که باید دهها کتاب نوشت تا این کتاب کامل شود.