کتاب خیلی قشنگی بود. انسان موقع خوندن این کتابها باید ازش درس بگیره نه اینکه بخونه بگه چقد قشنگ و دو روز بعد یادش بره.
درسهایی که من از این کتاب گرفتم:
نقاط مثبت تیمور:
-مشکلات را اصلا جدی نمسگرفت مثلا بعد از رفتن تا میانههای آسیای صغیر لشکریانش خسته بودند و اسلحه هایش ضعیف شده بود خلاف نظر تمام فرماندهانش به سوریه تاخت سوریهای که هم نیرو هایش بیشتر بود و هم استحکامات محکمی داشت.
-عادل بود طوری که پسر خود را تا مرز اعدام پیش برد
اول هشدار میداد بعد حمله میکرد تمام غارتهایی که انجام داده تقصیر خودشان بوده. میخواست با اصفهان به خوبی برخورد کند و مالیات کمتری نسبت به آل مظفر از اونا بگیره ولی اونا ۳۰۰۰ نفر از سربازش رو کشتند و اون هم غارتشون کرد.
به پیشرفتها جایزه میداد و فراریها را شکنجه میکرد.
-بسیار به زندگی امیدوار بود تا جایی که در زمان مردن هم دست از تلاش برای ارزش هایش دست نکشید.
نقاط ضعف:
-صبور نبود.
-به دیگران اعتماد نداشت یا از شکست میترسید چون فرمانده جنگی اغلب جنگها خودش بود و این باعث شد امیران فرماندهی را خوب یاد نگیرند و قلمرو او پس از مرگش مثل گذشته قوی نباشد.
-به فتح و غارت بیشتر از نگهداری در قلمرو اهمیت میداد.
-جانشینش راتا زمان مرگش معرفس نکرد اگر چنین میکرد پیر محمد از سمرقند آنقدر دورنبود.
درسهایی که من از این کتاب گرفتم:
نقاط مثبت تیمور:
-مشکلات را اصلا جدی نمسگرفت مثلا بعد از رفتن تا میانههای آسیای صغیر لشکریانش خسته بودند و اسلحه هایش ضعیف شده بود خلاف نظر تمام فرماندهانش به سوریه تاخت سوریهای که هم نیرو هایش بیشتر بود و هم استحکامات محکمی داشت.
-عادل بود طوری که پسر خود را تا مرز اعدام پیش برد
اول هشدار میداد بعد حمله میکرد تمام غارتهایی که انجام داده تقصیر خودشان بوده. میخواست با اصفهان به خوبی برخورد کند و مالیات کمتری نسبت به آل مظفر از اونا بگیره ولی اونا ۳۰۰۰ نفر از سربازش رو کشتند و اون هم غارتشون کرد.
به پیشرفتها جایزه میداد و فراریها را شکنجه میکرد.
-بسیار به زندگی امیدوار بود تا جایی که در زمان مردن هم دست از تلاش برای ارزش هایش دست نکشید.
نقاط ضعف:
-صبور نبود.
-به دیگران اعتماد نداشت یا از شکست میترسید چون فرمانده جنگی اغلب جنگها خودش بود و این باعث شد امیران فرماندهی را خوب یاد نگیرند و قلمرو او پس از مرگش مثل گذشته قوی نباشد.
-به فتح و غارت بیشتر از نگهداری در قلمرو اهمیت میداد.
-جانشینش راتا زمان مرگش معرفس نکرد اگر چنین میکرد پیر محمد از سمرقند آنقدر دورنبود.