نظر سعید جعفرپور برای کتاب خورشید حتما می‌تابد: چگونه زندگی و آزادی را در بند اعدامی‌ها یافتم

داستانی واقعی و عبرت برانگیز. هیجان. ترس امیدواری وامیدواری. واینکه چطور ایشون از همه کارهایی که انجام دادن رو ثبت کرده. وفراموش نکرده. تا انسان ناشکر چیزی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه. من بشخصه یاد اسطوره ایران شهید سرلشکر خلبان لشکری افتادم. یه جمله بزرگ رو تو کتاب مطالعه کردم (میزان تمدن یه کشور را میتوان از زندانیان ان کشور متوجه شد) بزرگوار مدت ۱۶ سال رو در عراق اسیر بودند. و چه شکنجه‌هایی دیدند. کتابی ک میخام پیشنهاد کنم خاطرات همسر شهید لشکری هست. ممنون از کتابراه و ممنون از مترجم حرفه ای.. 🎀