اول داستان خیلی قشنگ بود طوریکه علاقه زیادی داشتم که بدون توقف بخونم ولی بعد اینکه به شهر اومدن هم خیلی غم انگیز شد بدون هیچ دلیلی و هم خیلی بی محتوا و کسل کننده. بعد بزرگ شدن بچهها که دیگه خیلی بدتر شد انقد خسته کننده بود که نخواستم تمومش کنم و تا بعد عروسی ماهرو کتاب رو رها کردم...
تعجبم ازینه که خود نویسنده خسته نشد از این همه گزاف گویی؟!!
تنها حسنش آشنایی با شیوه زندگی دوران قبل بود.
تعجبم ازینه که خود نویسنده خسته نشد از این همه گزاف گویی؟!!
تنها حسنش آشنایی با شیوه زندگی دوران قبل بود.