میدگارد کتاب فوقالعاده جذاب و قشنگیه و جز محبوبترین کتابهای منه ولی خب نقدهای زیادی رو هم میشه ازش کرد
مثلا در مورد اسامی شخصیت‌ها بعضی جاها نامگذاری عالی داره مثل قطمیر و بعضی جاها نامگذاری داره که باعقل جور در نمیاد مثل دیگو از اونجایی که شخصیت دیگو ایرانی مسلما باید اسم ایرانی هم داشته باشه
یکی از نقاط ضعف داستان بنظرم در فصل اول اینه که فضاسازی جوریه که خواننده خودش رو در یک کشور خارجی حس میکنه نه ایران مثلا فضاسازی یتیم خانه کلبه جنگل و... همه اینها خواننده رو به سمت فضاسازی خارجی میبره
و دیگه اینکه در داستان آریا چهار زبان خارجی رو بلده که با عقل جور در نمیاد که یک پسر تو یتیم خانه به اون وحشتناکی چهارزبان خارجی یاد بگیره البته نویسنده میتونست یمقدار زمینه سازی بکنه که متاسفانه نکرد
چهره‌ی شخصیت‌ها هم جوری توصیف کرده که انگار با یک فرد خارجی طرف هستیم مثل موی بلوند چشم آبی و... حتی شخصیت هارو هم مسیحی نشون میده مثل جایی که کریمس رو جشن میگیرن
از طرفی کسی که داستان رو میخونه متوجه میشه که قسمتهایی از داستان از داستان هری پاتر و ارباب حلقه‌ها کپی برداری شده مثل جایی که مسابقات در مدارس میدگارد انجام میشه (هری پاتر) یا سرزمین درخت ها (ارباب حلقه ها)
البته توصیف سرزمین درختها بنظرمن یک نقطه قوتی در داستان میدگارد بحساب میاد چون جز معدود داستانهایی هست که اینقدر زیبا در مورد طبیعت و محیط زیست مانور میده
در کل کتاب فوق العاده ایه و بشدت خوندنش توصیه میشه
گرچه که احساس میکنم حتی در جلد چهار به نصف داستان هم نرسیدیم و قصه خیلی طولانی تر از این حرفاست😉
مثلا در مورد اسامی شخصیت‌ها بعضی جاها نامگذاری عالی داره مثل قطمیر و بعضی جاها نامگذاری داره که باعقل جور در نمیاد مثل دیگو از اونجایی که شخصیت دیگو ایرانی مسلما باید اسم ایرانی هم داشته باشه
یکی از نقاط ضعف داستان بنظرم در فصل اول اینه که فضاسازی جوریه که خواننده خودش رو در یک کشور خارجی حس میکنه نه ایران مثلا فضاسازی یتیم خانه کلبه جنگل و... همه اینها خواننده رو به سمت فضاسازی خارجی میبره
و دیگه اینکه در داستان آریا چهار زبان خارجی رو بلده که با عقل جور در نمیاد که یک پسر تو یتیم خانه به اون وحشتناکی چهارزبان خارجی یاد بگیره البته نویسنده میتونست یمقدار زمینه سازی بکنه که متاسفانه نکرد
چهره‌ی شخصیت‌ها هم جوری توصیف کرده که انگار با یک فرد خارجی طرف هستیم مثل موی بلوند چشم آبی و... حتی شخصیت هارو هم مسیحی نشون میده مثل جایی که کریمس رو جشن میگیرن
از طرفی کسی که داستان رو میخونه متوجه میشه که قسمتهایی از داستان از داستان هری پاتر و ارباب حلقه‌ها کپی برداری شده مثل جایی که مسابقات در مدارس میدگارد انجام میشه (هری پاتر) یا سرزمین درخت ها (ارباب حلقه ها)
البته توصیف سرزمین درختها بنظرمن یک نقطه قوتی در داستان میدگارد بحساب میاد چون جز معدود داستانهایی هست که اینقدر زیبا در مورد طبیعت و محیط زیست مانور میده
در کل کتاب فوق العاده ایه و بشدت خوندنش توصیه میشه
گرچه که احساس میکنم حتی در جلد چهار به نصف داستان هم نرسیدیم و قصه خیلی طولانی تر از این حرفاست😉