سلام این رو برای اونی مینویسم که شک داره و مردد این کتاب و بخونه یا نه اول از همه جلد و عکس کتاب من و جذب کرد و یه حس خوب و آرامش بخش بهم داد یه حس رهایی و بعد نام کتاب منو جذب کرد و بعد از خوندن مقدمه کتاب بیشتر علاقه مند شدم و از اینکه نویسنده اِنقدر قشنگ دربارهی عشق واقعی که این روزها شاید کم پیدا کنیم دور و برمون به خوبی در مقدمه توضیح داده بود و وقتی با متن کتاب همراه شدم به خاطر توصیفات زیبا و ملموسی که داشت به راحتی تمام فضاها و مکانها را همراه با خواندن کتاب تصور کردم و حتی حس و حال ناب شخصیتهای داستان رو این کتاب صحنههای زیبای زیادی و رو برای خواننده به تصویر میکشه و توصیفات آنقدر زیبا و خیال انگیزِ که آدم رو غرق در داستان و رویا میکنه و به آدم یه حس آرامش و خلع روحی و فکری و رهایی میده من از تمام صحنههای داستان لذت بردم و به نظر من زیباترین صحنه اونجایی بود که الی و نواح با هم به دریاچه میرن و غرق زیبایی اون دریاچه میشن و اون قسمت کتاب که الی و نواح بعد از پشت سر گذاشتن طوفان کنار شومینه در کنار هم نشستن و به مرور عاشقانه هاشون میپردازن بیشک این دو قسمتُ وقتی بخونی متوجه حس و حال دوستانی که کتاب رو خوندن خواهی شد , بدون شک این دو قسمت جز زیباترین و نابترین قسمتهای کتاب هستن , و به نظر من مهمترین ویژگی کتاب اولا حس و حال خوبی است که در پس توصیفات زیبا , دقیق , ملموس و شاعرانه نویسنده است که سبب میشه خواننده برای مدتی فارغ از روزمرگی خودش هر چند برای لحظاتی کوتاه خودش رو در فضای داستان و کنار مناظر زیبای داستان تصور کن وهیجانی توأم با آرامش و تجربه کنه چیزی که این روزها اکثر ما به اون احتیاج داریم منظورم خود را به دست طبیعت سپردن و الهام گرفتن و به آرامش رسیدنِ و دومین ویژگی کتاب عشقی خالصانه و واقعی است که نویسنده به خوبی از پس ابراز اون بر اومده عشقی که بیشک هر انسانی در رویا و آرزوی خودش این عشق و این نوع عاشقی رو طلب میکنه به نظرم تفاوت عشق واقعی در اینه که حتی لحظهای از فکر معشوق بیرون نری و بعد از تجربه عشق با اون هیچ عشق دیگهای حتی اگه خودت هم بخای در قلبت جا نگیره عشقی که همراه با آرامش شادی و حس و حال خوب ک سرشار از دوست داشتن و دوست داشته شدن باشه و عشق واقعی عشقی است که معشوق را با همان ویژگیهایی که هست بخواهی و بپذیری نه چیزی که در ذهن میگذره و از اون انتظار داری عشقی که به خوبی در پایان داستان معنا شد که حتی در دوران پیری و ناتوانی هم هنوز عشق توام و الی داغ و پابرجا بود
این رو برای اونی مینویسم که شک داره و مردد این کتاب و بخونه یا نه
اول از همه جلد و عکس کتاب من و جذب کرد و یه حس خوب و آرامش بخش بهم داد یه حس رهایی و بعد نام کتاب منو جذب کرد و بعد از خوندن مقدمه کتاب بیشتر علاقه مند شدم و از اینکه نویسنده اِنقدر قشنگ دربارهی عشق واقعی که این روزها شاید کم پیدا کنیم دور و برمون به خوبی در مقدمه توضیح داده بود و وقتی با متن کتاب همراه شدم به خاطر توصیفات زیبا و ملموسی که داشت به راحتی تمام فضاها و مکانها را همراه با خواندن کتاب تصور کردم و حتی حس و حال ناب شخصیتهای داستان رو
این کتاب صحنههای زیبای زیادی و رو برای خواننده به تصویر میکشه و توصیفات آنقدر زیبا و خیال انگیزِ که آدم رو غرق در داستان و رویا میکنه و به آدم یه حس آرامش و خلع روحی و فکری و رهایی میده
من از تمام صحنههای داستان لذت بردم و به نظر من زیباترین صحنه اونجایی بود که الی و نواح با هم به دریاچه میرن و غرق زیبایی اون دریاچه میشن و اون قسمت کتاب که الی و نواح بعد از پشت سر گذاشتن طوفان کنار شومینه در کنار هم نشستن و به مرور عاشقانه هاشون میپردازن بیشک این دو قسمتُ وقتی بخونی متوجه حس و حال دوستانی که کتاب رو خوندن خواهی شد , بدون شک این دو قسمت جز زیباترین و نابترین قسمتهای کتاب هستن ,
و به نظر من مهمترین ویژگی کتاب اولا حس و حال خوبی است که در پس توصیفات زیبا , دقیق , ملموس و شاعرانه نویسنده است که سبب میشه خواننده برای مدتی فارغ از روزمرگی خودش هر چند برای لحظاتی کوتاه خودش رو در فضای داستان و کنار مناظر زیبای داستان تصور کن وهیجانی توأم با آرامش و تجربه کنه چیزی که این روزها اکثر ما به اون احتیاج داریم منظورم خود را به دست طبیعت سپردن و الهام گرفتن و به آرامش رسیدنِ
و دومین ویژگی کتاب عشقی خالصانه و واقعی است که نویسنده به خوبی از پس ابراز اون بر اومده عشقی که بیشک هر انسانی در رویا و آرزوی خودش این عشق و این نوع عاشقی رو طلب میکنه
به نظرم تفاوت عشق واقعی در اینه که حتی لحظهای از فکر معشوق بیرون نری و بعد از تجربه عشق با اون هیچ عشق دیگهای حتی اگه خودت هم بخای در قلبت جا نگیره عشقی که همراه با آرامش شادی و حس و حال خوب ک سرشار از دوست داشتن و دوست داشته شدن باشه و عشق واقعی عشقی است که معشوق را با همان ویژگیهایی که هست بخواهی و بپذیری نه چیزی که در ذهن میگذره و از اون انتظار داری عشقی که به خوبی در پایان داستان معنا شد که حتی در دوران پیری و ناتوانی هم هنوز عشق توام و الی داغ و پابرجا بود