از اولشم عالی بود ولی قسمت شب و رفتن شازده کوچولو نابودم کرد. دنیا براش خیلی کوچیک بود
قربون دلت شازده کوچولو اگزوپری😖😖😭😭😭😘😍🌹
«امیدوارم درکم کنی! سیارۀ من خیلی دور است و من نمی‌توانم بدنم را با خودم ببرم؛ چون خیلی سنگین است».
ساکت ماندم.
- «شاید هم شبیه پوستین کهنه‌ای بشوم که دورش انداخته‌اند. دیدن پوستین کهنه که غصه ندارد»!
ممنون کتابراه. تنها اشکال ترجمه اول فصل ۲۵ هست که فعل «می چیند» بکار برده و بجاش باید با آدمها با قطارهای تندرو شروع بکار می‌کنند یا حرکت می‌کنند استفاده بشه
قربون دلت شازده کوچولو اگزوپری😖😖😭😭😭😘😍🌹
«امیدوارم درکم کنی! سیارۀ من خیلی دور است و من نمی‌توانم بدنم را با خودم ببرم؛ چون خیلی سنگین است».
ساکت ماندم.
- «شاید هم شبیه پوستین کهنه‌ای بشوم که دورش انداخته‌اند. دیدن پوستین کهنه که غصه ندارد»!
ممنون کتابراه. تنها اشکال ترجمه اول فصل ۲۵ هست که فعل «می چیند» بکار برده و بجاش باید با آدمها با قطارهای تندرو شروع بکار می‌کنند یا حرکت می‌کنند استفاده بشه