کاش روزی برسد که یادبگیریم هر چیز رایگانی ارزش خواندن ندارد. نه تنها ارزش خواندن ندارد بلکه با خواندن آن موجب اعتمادبهنفس کاذب در نویسنده شده و به او بال و پری واهی برای پریدن میدهد. اینکه کسی سعی میکند با زبانی مثلا خودمانی انشایی چند صفحهای بنویسد تا بگوید من خوبم دلیل بر موفق شدن و موفق بودن نیست. نوشتن و نویسنده شدن شاید همهاش نه اما بیش از نیمی از آن تمرین است و تمرین و تمرین. با چند کلاس نویسندگی و روش مطالعه نمیشود کتابی با محتویات علط نوشت و در اختیار مردم قرار دارد و بعد هم به آنها وعده یک کتاب کامل داد. اصل اول نویسندگی علم و دانش است. نویسنده محترمی که کتاب نوشتید آیا شما روانشناس هستید؟ آیا شما درزمینه خودشناسی و شخصیتشناسی اطلاعاتی دارید؟ آیا تحقیقاتی در این زمینه داشتهاید؟ آیا با کسانی که متخصصاند صحبت کردهاید؟ یا فقط همین طور تجربیاتتان را لیست کردهاید و با چند تعریف از چند نفری که به صرف رایگان بودن کتاب مطالبتان را خواندهاند فکر کردهاید که قلم خوبی دارید و میتوانید نام نویسنده بر خود بگذارید؟ کاش بدانید که اگر همیشه از شما تعریف میشود باید به خودتان شک کنید. مگر میشود کسی آنقدر بینقص باشد که همگان از او تعریف کنند؟ پیشنهاد میدهم پیش از اینکه اقدامی برای چاپ مثلاً کتابتان بکنید و پول خودتان و وقت دیگران را هدر بدهید و درنهایت هم ضربهای به تن زخمی صنعت نشر و جامعه روانشناسان بزنید مدتی کتابتان را با قیمتی مثلا پنج هزار تومانی منتشر کنید و آنگاه ببینید چقدر خواننده و مشوق دارید. نویسنده شدن نیازمند نقد است. اگر تعداد نقدهایی که میشنوید از تعداد تعاریفیتان کمتر است و اگر تازهکار هستید بدانید که یک جای کارتان میلنگد. بزرگترین لنگ کار شما هم غیرعلمی بودن آن است. شما فقط مطالبی را که آموختهاید کنار هم چیدهاید و نامش را گذاشتید کتاب. این اسمش کتاب نیست نامش کپی پیست است. یک انشای دوران دبیرستان که به لطف لحن غیرادبی و غیراصولیاش نمره 10 هم برای آن زیاد است. باشد که موفق باشید.
کاش بدانید که اگر همیشه از شما تعریف میشود باید به خودتان شک کنید. مگر میشود کسی آنقدر بینقص باشد که همگان از او تعریف کنند؟
پیشنهاد میدهم پیش از اینکه اقدامی برای چاپ مثلاً کتابتان بکنید و پول خودتان و وقت دیگران را هدر بدهید و درنهایت هم ضربهای به تن زخمی صنعت نشر و جامعه روانشناسان بزنید مدتی کتابتان را با قیمتی مثلا پنج هزار تومانی منتشر کنید و آنگاه ببینید چقدر خواننده و مشوق دارید.
نویسنده شدن نیازمند نقد است. اگر تعداد نقدهایی که میشنوید از تعداد تعاریفیتان کمتر است و اگر تازهکار هستید بدانید که یک جای کارتان میلنگد. بزرگترین لنگ کار شما هم غیرعلمی بودن آن است. شما فقط مطالبی را که آموختهاید کنار هم چیدهاید و نامش را گذاشتید کتاب. این اسمش کتاب نیست نامش کپی پیست است. یک انشای دوران دبیرستان که به لطف لحن غیرادبی و غیراصولیاش نمره 10 هم برای آن زیاد است.
باشد که موفق باشید.