نظر Sara Asadpour برای کتاب پرسه در سرگشتگی

رمان از زبان دو شخصیت بیان شده است، این دو شخصیت زن و مردی هستند که عاشق هم شده اند، عشقشان در یک مهاجرت با دلیجان شروع میشود. در مسیر، دختر، پدر و مادرش و دوتن از برادرانش را از دست میدهد اما پسر عاشق تا اخرین لحظه به معشوقه خود وفادار است و جان خود را به خطر میاندازد، در رمان از سختی‌های مهاجرت با اسب و قاطر گفته شده است و جدال‌هایی بین سفید پوستان و بومی‌ها سفر را سخت تر کرده همچنین شیوع بیماری در کاروان‌ها و گرفتن جان مردم و دفن کردنشان در همان جا قلب خواننده را بدرد می‌اورد، اگر پسر‌دو رگه بومی و سفید پوست نبود شاید نمیتوانست همسر خود را نجات دهد، و در اخر ان‌ها به مقصد خود میرسند و نشکیل خانواده میدهند. در داستان به همان اندازت که عشف و وفاداری و از خود گذشتگی دیده میشود به همان اندازه هم نفرت و خشم و کینه دیده میشود