نظر خاطره برای کتاب کوچولوهای دوست داشتنی

کوچولوهای دوست داشتنی
خاطره
۱۴۰۴/۰۸/۳۰
00
لارن به سختی زیاد در بیمارستان به کمک داروهای بی حسی وانبرک، دوقلو به دنیا میاره. دو تا پسر چشم آبی خوشگل. لارن با خونریزی زیاد وخستگی مفرط ومیل به خواب واستراحت مجبور به نگهداری ومراقبت از دوقلوهاست. شب در بیمارستان اتفاق عجیب ودلهره آوری برای لارن میفته وزنی رو میبینه که دوقلو داره اما زن عادی نیست و به شدت کثیف و بوی لجن وبد میده و تمام دندون هاش ریخته و قیافه ترسناکی داره و از لارن میخواد یکی از بچه هاش رو با بچههای اون عوض کنه وگرنه هر دو تا رو میبره و طوری عوص میکنه بچهها رو که قابل تشخیص نباشه. وقتی این داستان رو میخونید مو به تنتان سیخ میشه و از دلهره نفستون بند میاد. زن لارن رو تا خونه تعقیب میکنه و در هر فرصتی خودش رو به لارن نشون میده اما وقتی لارن با پلیس تماس میگیره وکمک میخواد همه فکر میکنن دچار توهم و عوارض روانی بعد زایمان شده و شما هم که داستان رو میخونید مرز بین واقعیت وخیال رو گم میکنید و نمیتونید بفهمید آیا لارن دچار فروپاشی روانی شده یا همه اتفااقات و دیدههای لارن واقعیت داره😑داستان به قدری هیجان و ریتم تند و ماجراهای پشت هم و زیاد نفس گیر داره که چشم از خوندن برنمیدارید و یاد تمام داستانهای ترسناک جن و روح که تو بچگی از بزرگترهاا و دوستان تون شنیدید میفتید. اگر یه داستان روانشناختی پر دلهره وترسناک میخواهید معطل نکنید با لارن به دنبال دوقلو هاش و واقعیت بگردید
هیچ پاسخی ثبت نشده است.