نظر میترا برتون برای کتاب صوتی بیابان تاتارها

بیابان تاتارها
میترا برتون
۱۴۰۴/۰۸/۱۳
00
کتاب بیابان تاتارها رمانی است که بر اساس انتخاب دوراهیهای زندگی نوشنه شده. است. شخصیت اصلی داشتان، جوانی دروگو، جوانی است که عاشق دختری شده و میخواهد زندگی تشکیل دهد، از طرفی دیگر او باید خدمت سربازی را در دژی دور افتاده بگذراند که برای مقابله با حمله احتمالی تاتارها بنا شده است. قلعه، جایی فراموش شده و جدا از جهان و لذت هایش است. سایر افسران قلعه از تمام لذات دنیوی دست شستهاند و این سوالی است که دروگو در بدو ورود برایش مطرح میشود: آنها در قبال سرکوب این غرایض، چه دستاوردی خواهند داشت! او به قلعه میرود و پس از مدت کوتاهی به این نتیجه میرسد که میخواهد که هر طور شده چهار ماه بعد آن جا را ترک کند، اما… گویی… نیرویی ناشناخته و اسرارآمیز علیه بازگشت او به شهر، درونش به طغیان با عقل او برمی خیزد. آیا راهی که او انتخاب میکند تحت تاثیر ملال قلعه است؟! از نظر من نویسنده قصد داشته که با طرح این داستان، نگاه انسان به زندگی را نقد کند؛ چگونه زندگی و جوانی مان به باد میرود؛ چگونه خود را بدون ابنکه حتی بفهمیم، فریب میدهیم؛ چگونه زمان سپری میشود؛ چگونه فرصت سوزی میکنیم؛ چه میشود که ما میمانیم و حسرت ها…. داستان روایت هر روزه ملال و روزمرگی است. بیابان تاتارها داستانی درباره انتظار است، انتظاری که حاصلی جز تنهایی، درد و مرگ ندارد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.