نظر فرزانه احمدی برای کتاب صوتی گرگ

گرگ
فرزانه احمدی
۱۴۰۴/۰۸/۰۲
00
تمثیل جالبی بود از اصل هر چیز نباید غافل بود. اون خانمه یه بچه دلفین رو سالها بزرگ کرد, آخرش همون بچه دلفین قاتلش شد و اونو به بدترین وضع کشت. گرگها هیچ وقت با آدمها دوست نشدند ولی همین موجودات سرسختترین دشمن سگها هستند اما در کمال ناباوری گاهی اوقات با سگها جفت میگیرند و از این آمیزش گرگاس به وجود میآید که این یکی از شگفتیهای طبیعته. ذات برخی انسانها هم همینه آشتی ناپذیر و زهر ناک. خوش خط و خال و خطرناک. به هر تقدیر باید همیشه جانب احتیاط رو رعایت کرد. واقعا یاد داستانهای جک لندن افتادم. داستلن کوتاه بود با فضایی سرد و برفی، خانهای در کنار قبرستان، زنی لاغرو رنگ پریده و ناامید از فرزند آوری، تنها و بیگانه، دور افتاده در دهی کوچک و خوش باور و مهربان و تراژدی تلخ سرنوشتی که به آن محکوم بود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.