نظر نجمه قربی برای کمیک الیور تویست

سلام کتاب جالبی بود. این کتاب داستان یک پسر بچه به نام «الیور تویست» است که وقتی به دنیا می آید مادرش او را به یتیم خانه میسپارد و می میرد صاحب یتیم خانه به خاطر دهان گردش که مثل حرف «اُو» بود او را الیور می نامد و چون روز قبلش نام خانوادگی کودک بی سرپرست دیگری را با حرف «پ» شروع کرده بود؛ نام خانوادگی الیور را با حرف «ت» آغاز کرد... سالها گذشت و «الیور» نوجوان شد. در آن یتیم خانه هر روز از «الیور» بقیه بچه ها روزی دوازده ساعت کار می کشیدند و فقط به آن ها یه کاسه کوچک سوپ میدادند، کسی هم جرئت اعتراض یا درخواست دوباره نداشت چون جوابش کتک بود؛ امّا یک روز الیور درخواست یه کاسه دیگه سوپ کرد، اما همانطور که گفتم جوابش کتک بود امّا فقط کتک نبود بلکه بخاطر یه کاسه سوپ الیور را از آن جا (یتیم خانه) بیرون انداختند. در اصل او را به یک نفر فروختند. امّا این پایان ماجرای «الیور» نیست او با اتفاقات و مشکلات بسیاری مواجه می شود برای اینکه بفهمید بقیه قصه «الیور» چی میشه و چه اتفاقاتی برا او می افتد حتماً کتاب را بخونید ولذّت ببرید. در آخر هم میخواهم از نویسنده گان کتاب کارلوس ای. کورنجو، و چارلز دیکنز تشکر کنم.