همون طور که از نام کتاب پیداست، کتاب در مورد زندگی یک خدمتکار به اسم مولی در یک هتل شیک و مجلل به نام هتل ریجنسی هست. مولی با وسواس تمام اتاقهای هتل رو در هنگام اقامت مهمانان تمیز و به معنای واقعی کلمه مرتب میکنه. پنجرههای هتل رو برق میاندازه و اثر انگشتها رو روی سطوح پاک میکنه. حمام و دستشویی رو تمیز میکنه. پرز فرشهای اتاق رو میگیره و همه جارو جارو میکنه و اتاق رو مثل یک دسته گل میکنه.
راستش هیچ وقت دنیا رو از نگاه خدمتکار هتل ندیده بودم. میتونم بگم ۷۰ درصد کتاب دقیقا مربوط به همین مواردی هست که نوشتم. یعنی وظایف یک خدمتکار به چه صورت هست. اما ۳۰ درصد بقیهی کتاب در مورد پرونده قتل یا مرگ یکی از مهمانان هتل به نام آقای بلک هست. میتونم بگم کتاب انقدر جزئیات مفصل در مورد تمیزکاری داشت که اصلا نمیتونیم کتاب رو در ژانر جنایی قرار بدیم. این نمره سه هم فقط و فقط به خاطر غافلگیری آخر داستان دادم وگرنه بقیه موارد معماهای داستان رو میشد تا حدودی حدس زد. من از شخصیت مولی اصلا خوشم نمیاومد. خیلی ساده لوح بود و عملاً خودش رو وقف کارش کرده بود جوری که شخصیتش با شغلش تعریف میشد که به نظر من این اصلا ویژگی خوبی نیست.
راستش هیچ وقت دنیا رو از نگاه خدمتکار هتل ندیده بودم. میتونم بگم ۷۰ درصد کتاب دقیقا مربوط به همین مواردی هست که نوشتم. یعنی وظایف یک خدمتکار به چه صورت هست. اما ۳۰ درصد بقیهی کتاب در مورد پرونده قتل یا مرگ یکی از مهمانان هتل به نام آقای بلک هست. میتونم بگم کتاب انقدر جزئیات مفصل در مورد تمیزکاری داشت که اصلا نمیتونیم کتاب رو در ژانر جنایی قرار بدیم. این نمره سه هم فقط و فقط به خاطر غافلگیری آخر داستان دادم وگرنه بقیه موارد معماهای داستان رو میشد تا حدودی حدس زد. من از شخصیت مولی اصلا خوشم نمیاومد. خیلی ساده لوح بود و عملاً خودش رو وقف کارش کرده بود جوری که شخصیتش با شغلش تعریف میشد که به نظر من این اصلا ویژگی خوبی نیست.