فصل یک تا سه رو شنیدم. سالهای این طرز فکر رو پیش گرفتم اما در نهایت کلی شکست در روابط مختلف تجربه کردم. به نظرم انسان موجود وابسته به روابط با سایر انسانها و موجودات و جاندار و غیرجاندار هست و باید یاد بگیره چطور در هر موقعیت و هر رابطه رفتار کنه که هم منافع خودش تامین بشه و هم منافع دیگران. به نظرم یه مقدار تجربیات منفی و مداخلهی احساسات نویسنده (اشاره به خاطرهی قضاوت منفی در کودکی که ناخودآگاه منجر به ترس از روابط در نویسنده شده) باعث شده که عقایدش برای موفقیت در زندگی غیرقابل اجرا باشه.
اما خب قسمتهای که روی تمرکز به رشد و توجه به درون تاکید میکرد.
اما خب قسمتهای که روی تمرکز به رشد و توجه به درون تاکید میکرد.