نظر فاطمه مهرداد برای کتاب میدگارد 6: هزارتوی خاطرات

میدگارد 6: هزارتوی خاطرات
احمدرضا صالحی
۸۶۲ رای
فاطمه مهرداد
۱۴۰۴/۰۷/۰۴
سلام ممنون از آقای صالحی بابت این جلد از کتاب که به زیبایی نوشته شده بود. آریا به عنوان یک پریزاد افسانه‌ای و دهشت تاریکی با علم دهشت قبلی هنوزم پخمه است. سارنوش هم باید به دو تا راهی که داشت خوب فکر میکرد، یا همون موقع می‌گفت یا دیگه وقتی نگفته گلگی نداره، چون خودش انتخاب کرد که نگه. البته از گناه قطمیر کم نمیشه، چرا باید با دیدن یه دختر دیگه به همین راحتی تارا رو ول کنه. نسیم می‌تونست زهیرا رو هم نجات بده که فترس یه مادر داشته باشه. اگر هم موقع زایمان مرده که باید یه اشاره‌ای بهش میشد چون الان خیلی مبهمه که چرا مرده، سردار سیروس با اون همه جراحات رو تونستن با علم نباتی نجات بدن چرا زهیرا نشه؟ چرا باید سکویا از آریا شکوفه بخواد ولی بعدش ولش کنه حتما یه دلیلی داره که ما نمی‌دونیم و ذهنمون و در گیر کرده. سوفیا با اینکه توی جنگ با سکویا برنده شد و اون روحیه‌ای که داره به نظرم ازش بعید بود که از دنیا تا امید بشه و بخواد خودش و بکشه. به نظرم رویای سوفیا هم آخر داستان به حقیقت می‌پیونده.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟