کتاب «چشمهایش» روایتی است از عشق، سیاست و حقیقتجویی در بستر جامعهی پرآشوب ایرانِ پیش از انقلاب.
محور داستان، رابطهی پر رمز و راز میان استاد ماکان (نقاش و مبارز سیاسی) و زنی به نام فرنگیس است. نقاشیای به نام «چشمهایش» بهانهای میشود تا رازهای زندگی شخصی و اجتماعی استاد و فرنگیس بازگو شود.
کتاب به نوعی تقابل میان هنر و سیاست رو نشون میده. شخصیت فرنگیس نمادی از انسانیه که میان عشق شخصی و مسئولیت اجتماعی سرگردانه. استاد ماکان نمادی از روشنفکریه که هزینهی حقیقتجویی و مبارزه با ظلم رو میپردازه. جزئیات زیاد کتاب ممکنه کمی خستهکننده باشه، اما همین جزئیات فضای واقعی و ملموسی از جامعهی اون دوره میسازه. برداشت شخصی:
کتاب یادآور این بود که انسان گاهی درگیر کشمکش بین منافع شخصی (عشق، آرامش) و مسئولیت اجتماعی (آزادی، عدالت) میشه. انتخاب هر کدوم هزینه داره و «چشمهایش» نشون میده که هیچ عشقی بدون مسئولیت و هیچ مبارزهای بدون فداکاری کامل نیست.
محور داستان، رابطهی پر رمز و راز میان استاد ماکان (نقاش و مبارز سیاسی) و زنی به نام فرنگیس است. نقاشیای به نام «چشمهایش» بهانهای میشود تا رازهای زندگی شخصی و اجتماعی استاد و فرنگیس بازگو شود.
کتاب به نوعی تقابل میان هنر و سیاست رو نشون میده. شخصیت فرنگیس نمادی از انسانیه که میان عشق شخصی و مسئولیت اجتماعی سرگردانه. استاد ماکان نمادی از روشنفکریه که هزینهی حقیقتجویی و مبارزه با ظلم رو میپردازه. جزئیات زیاد کتاب ممکنه کمی خستهکننده باشه، اما همین جزئیات فضای واقعی و ملموسی از جامعهی اون دوره میسازه. برداشت شخصی:
کتاب یادآور این بود که انسان گاهی درگیر کشمکش بین منافع شخصی (عشق، آرامش) و مسئولیت اجتماعی (آزادی، عدالت) میشه. انتخاب هر کدوم هزینه داره و «چشمهایش» نشون میده که هیچ عشقی بدون مسئولیت و هیچ مبارزهای بدون فداکاری کامل نیست.