نظر رضا ارشدی برای کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

حقیقت اینه که این کتاب برای خیلی از خواننده ها یک سفر عاطفی غیرمنتظره بود. اون فضای رمانتیک و آرامی که از عنوانش تصور می شود، کمی گمراه کننده است. داستان بیشتر شبیه یک تمثیل فلسفی است که با بسته بندی یک داستان معمولی ارائه شده. شخصیت اصلی، نورا، در ابتدا کمی کلیشه ای به نظر می رسد؛ زنی که از زندگی ناامید شده و خودکشی را در نظر می گیرد. اما نقطه قوت اصلی کتاب، همان "کتابخانه" جادویی است. این ایده که بتوان بین زندگی های مختلفی که می شد داشت، سفر کرد، فوق العاده درخشان و بهانه ای است برای طرح پرسش های بزرگ: آیا واقعاً یک "زندگی ایده آل" وجود دارد؟ هر انتخاب چه هزینه های پنهانی دارد؟ نثر کتاب ساده و روان است، اما گاهی در بیان مفاهیم عمیق، کمی سطحی عمل می کند و به جای غوطه وری بیشتر در این ایده ناب، شتابزده به نظر می رسد. برخی از زندگی های جایگزین نورا جذاب و برخی دیگر قابل پیش بینی هستند. با این حال، قدرت اصلی رمان در پایان بندی آن نهفته است. پیام نهایی کتاب درباره ارزش زندگی و پذیرش خود، با وجود تمام کاستی ها، به قدری صادقانه و تاثیرگذار است که بسیاری از ضعف های مسیر را تحت الشعاع قرار می دهد. در نهایت، این کتاب بیشتر از آنکه یک داستان معمولی باشد، یک تجربه فکری است که ممکن است ما را تا مدتی بعد از بستن کتاب، درگیر خود کند. همچنین داستان کتاب و پیامش خیلی منو به یاد کتاب ورونیکا میخواهد بمیرد پائولو انداخت. گوینده کتاب و فضا سازیهای اون هم خیلی خوب و درست اجرا شده بود.