نظر نگین خ برای کتاب راز خدمتکار

مثل همیشه پرکشش و پرهیجان که تو کمتر از یک روز تمومش کردم. به نظرم اگه قبلش کتاب خدمتکار رو بخونید، براتون جذاب تر میشه. نسبت به کتاب خدمتکار از جهت راز آلود بودن و هیجان حتی سطحش بالاترم هست، پردازش شخصیت‌ها هم خوب انجام شده و بیشتر خاکستری ان تا سیاه و سفید. با اینکه تعداد شخصیت‌ها زیاد نبود ولی از حداکثر ظرفیتشون برای غافل گیری استفاده شده بود. البته این نقد همیشگی من به سبک کتاب‌های مک فادن وجود داره که انگار کتاب هاش فقط برای سرگرمی و هیجان نوشته شدن، کمتر نکته ظریف یا زیبایی ادبی دارن و خیلی هاشون تو پرفروش‌های نیویورک تایمز هستن... درحالیکه حتی تو همین ژانر کتاب‌های آگاتا کریستی شاید اینقدر پرهیجان و روان نبودن ولی خیلی زیباتر و هوشمندانه تر نوشته شدن. در کل انگار عمق خاصی ندارن ولی طوری هستن که من خودم با وجود همه این نقدها هرچند وقت یک بار کتابی ازین نوع میخونم. در نهایت با وجود سبک زندگی امروزی عجیب هم نیست که بیشتر به دنبال رسیدن به آدرنالین و دوپامین به سطحی‌ترین و راحت‌ترین شکل ممکن باشیم. خطر اسپویل ❌ اگه کتاب و نخوندین ازینجا به بعد رو نخونین ❌بین همه شخصیت‌ها به نظر من به مری بث کمتر پرداخته شده بود و من دو تا ایراد منطقی میتونم ازش بگیرم:1. صحبت انزو با مری بث تو کافه چطوری پیش رفته و به چه بهانه‌ای لینکدین شوهرش و ازش گرفته؟2. به نظر شما حرکت اخر مری بث که بعد شنیدن حرف‌های میلی درباره خیانت شوهرش بره و چنین انتقام سنگینی بگیره منطقیه؟ چون خانم آروم و شیرینی توصیف شده بود و تو ذهن من جور در نمیاد که بدون اطمینان حاصل کردن یا صحبت با شوهرش چنین عکس العملی نشون بده، و میلی هم شواهد محکمی نداشت که اون رو متقاعد کنه شوهرش چه کارهایی کرده.