کتاب زندانی از فریدا مک فادن: دربارهی پرستار مجرد همراه با یک بچه که در زندان کار میکند. در یک شب تمام زندگی ایش کاملاً زیر و رو میشه و دوست پسرش قصد آسیب بهش را داشته و سه تا از دوستانش کشته میشوند و... دربارهی ترجمهی کتاب از آقای عباس زیدی زاده واقعاً ترجمه به معنای واقعی کلمه افتضاح بود و نمیگذاشت اینطور که باید از کتاب لذت ببریم. مثلاً در یک مکالمه دو نفر بسیار صمیمی هستند و ناگهان این مکالمه خیلی سرد میشه و برای مکالمه گیومه نمیگذاره و اینطوری نمیدانی این حرف تو ذهنش است یا داره میگه واقعاً. ترجمهی گوگل ترنسلیتی داره.
🔴خطر اسپویل 🔴 به نظرم نباید قبل از اینکه داستان گذشته تمام میشد فریدا مک فادن در داستان همش اینو بگه که سه نفر اون شب میمرن و کاملاً میشه حدس زد این سه نفر چه کسی هستند یا گردنبند دانه برفی و... باعث میشه قبل از کاملاً داستان گذشتهاش را تعریف کنه خودمون بتونیم حدس بزنیم. شک داستان نسبت به رمانهای دیگه فریدا مک فادن زیاد نیست. پایانش کمی باز است. با توجه به کاری که جاش کرد فهمیدیم از اون خلق و خوی خشن شین به ارث برده تقریباً چون بعد از مادر خوانده این رمان را خواندم سخت نبود برام فهمیدن اینکه مارگی کیه ❤️با تشکر از کتابراه ❤️
🔴خطر اسپویل 🔴 به نظرم نباید قبل از اینکه داستان گذشته تمام میشد فریدا مک فادن در داستان همش اینو بگه که سه نفر اون شب میمرن و کاملاً میشه حدس زد این سه نفر چه کسی هستند یا گردنبند دانه برفی و... باعث میشه قبل از کاملاً داستان گذشتهاش را تعریف کنه خودمون بتونیم حدس بزنیم. شک داستان نسبت به رمانهای دیگه فریدا مک فادن زیاد نیست. پایانش کمی باز است. با توجه به کاری که جاش کرد فهمیدیم از اون خلق و خوی خشن شین به ارث برده تقریباً چون بعد از مادر خوانده این رمان را خواندم سخت نبود برام فهمیدن اینکه مارگی کیه ❤️با تشکر از کتابراه ❤️