بدون اسپویل
یک کتاب خوب از مک فادن که ریتم متفاوتی به نسبت کتابهای دیگش داره. توی اکثر کتابهای مک فادن فصلهای نهایی حقیقت داستان فاش میشه اما این کتاب زیاد تمرکزش روی این قضیه نبود و صرفا صفحات پایانی رو به فاش کردن حقیقت جزئی پرداخته بود که همونم تا حدودی برام قابل حدس بود. اما دلیلی که من و دوستان دیگه از امتیاز این کتاب کم کردیم این بود که پایان داستان انگار عجلهای نوشته شده و باگهای منطقی زیادی داره، اگر اولین بارتون هست که مک فادن میخونید پیشنهاد میکنم سراغ این کتاب نیایید و برید سراغ سری خدمتکار. در کل داستان جذاب و موضوع مهمی رو بیان میکنه و خوندنش خالی از لطف نیست هر چند که ریتم عادی مک فادن رو نداره.
ترجمه هم خوب و روان بود و فقط یک ایراد نگارشی در کل دیدم.
خطر اسپویل
یکم درباره ایرادات منطقیش بگم: مثلا اینکه پلیس خیلی کم کار بود نه از ماشین ایو اثر انگشت برداشت که ببینه چه زمانی ناپدید شده نه بعد اعتراف ادی رفت سراغ مزرعه کدو، کلا کار خاصی انجام ندادن و بی خاصیت بودن
دوم اینکه جی چطور تونست تو یه شب هم ایو و هم ادی رو از مزرعه ببره؟ یا اینکه ایو با اون ضربه به سرش و خونریزی و خفگی چطور خیلی عادی چند روز به بیمارستان نرفت؟ حتی بعد اینکه گفت با اتوبوس رفته پلیس رد کبودی رو روی بدنش ندید؟ در کل مشکلات زیادی هست که تا همین حد کافیه
بنظرم خیانت ایو هم کم جلوه داده شده بود و یه جورایی نویسنده حق رو بهش داده بود که اشتباهه
اما یه نکته جالب بگم، اینکه آخر کتاب ایو سراغ کفش ارزون رفت نشون میداد وسواسش به کفش بخاطر شوهرش بوده و کمبود اعتماد به نفسش که آخر داستان تونست بهش غلبه کنه و تغییر کنه
یک کتاب خوب از مک فادن که ریتم متفاوتی به نسبت کتابهای دیگش داره. توی اکثر کتابهای مک فادن فصلهای نهایی حقیقت داستان فاش میشه اما این کتاب زیاد تمرکزش روی این قضیه نبود و صرفا صفحات پایانی رو به فاش کردن حقیقت جزئی پرداخته بود که همونم تا حدودی برام قابل حدس بود. اما دلیلی که من و دوستان دیگه از امتیاز این کتاب کم کردیم این بود که پایان داستان انگار عجلهای نوشته شده و باگهای منطقی زیادی داره، اگر اولین بارتون هست که مک فادن میخونید پیشنهاد میکنم سراغ این کتاب نیایید و برید سراغ سری خدمتکار. در کل داستان جذاب و موضوع مهمی رو بیان میکنه و خوندنش خالی از لطف نیست هر چند که ریتم عادی مک فادن رو نداره.
ترجمه هم خوب و روان بود و فقط یک ایراد نگارشی در کل دیدم.
خطر اسپویل
یکم درباره ایرادات منطقیش بگم: مثلا اینکه پلیس خیلی کم کار بود نه از ماشین ایو اثر انگشت برداشت که ببینه چه زمانی ناپدید شده نه بعد اعتراف ادی رفت سراغ مزرعه کدو، کلا کار خاصی انجام ندادن و بی خاصیت بودن
دوم اینکه جی چطور تونست تو یه شب هم ایو و هم ادی رو از مزرعه ببره؟ یا اینکه ایو با اون ضربه به سرش و خونریزی و خفگی چطور خیلی عادی چند روز به بیمارستان نرفت؟ حتی بعد اینکه گفت با اتوبوس رفته پلیس رد کبودی رو روی بدنش ندید؟ در کل مشکلات زیادی هست که تا همین حد کافیه
بنظرم خیانت ایو هم کم جلوه داده شده بود و یه جورایی نویسنده حق رو بهش داده بود که اشتباهه
اما یه نکته جالب بگم، اینکه آخر کتاب ایو سراغ کفش ارزون رفت نشون میداد وسواسش به کفش بخاطر شوهرش بوده و کمبود اعتماد به نفسش که آخر داستان تونست بهش غلبه کنه و تغییر کنه