کتاب خوبی بود برای من در درجه اول صوتی بودنش بود که مفید بود چون میتوانستم هنگام انجام کارهای روزمره که نیاز به تمرکز نداره از زمانم بهترین استفاده را بکنم.
همون طور که از اسم کتاب حدس زدم تقریبا شبیه کتاب کافه چرا بود یعنی راوی داستان به صورت اتفاقی و غیر متتظره وارد کافهای میشه که افکار و اعتقادات و اعمالش به چالش کشیده میشه، با کمی تغییر در شکل ارائه داستان.
زندگی روزمرهای که هر کدام از ما به صورت عادت و با پیشفرضهایی که در ذهنمون داریم مشغول گذرانش هستیم و ناگهان با این حقیقت روبهرو میشیم که میشه به زندگی به شکل دیگری هم نگاه کرد و لازم نیست در ارتباط با دیگران همیشه ملاحظه آنها را بکنیم؛ میشه گاهی به فلسفه وجودی خودمون هم فکر بکنیم. میشه گاهی برای خودمون هم اهمیت قائل بشیم و لزوما برنامه معمول زندگی که تا به حال داشتیم بهترین وضع ممکن و ضروری نیست.
گاهی میشه از هر کجا که هستیم توقف کنیم و به راههای احتمالی دیگری هم برای ادامه فکر کنیم چه بسا زندگی پربارتر و آرامتری را تجربه کنیم که ترس از تغییر تا به حال مانع اقدام جدید و جسارت عمل میشده.
به هر حال زندگی آنقدر کوتاه و آنقدر با ارزش هست که انجام ریسک و تغییر پذیری همیشه لازم است و گاهی یک تلنگر باعث این روشنی و توجه میشه در حد خواندن چند جمله که آویخته بر دیوار کافهای است که از مهمانانش با کتاب و خلوت آگاهانه پذیرایی میکند.
داستان ساده اما تامل برانگیز که البته اگر گویندهاش کمی نشاط و زیر و بم را به گویشش اضافه میکرد خیلی تاثیرگذارتر میشد.
ممنون از کتابراه🙏
همون طور که از اسم کتاب حدس زدم تقریبا شبیه کتاب کافه چرا بود یعنی راوی داستان به صورت اتفاقی و غیر متتظره وارد کافهای میشه که افکار و اعتقادات و اعمالش به چالش کشیده میشه، با کمی تغییر در شکل ارائه داستان.
زندگی روزمرهای که هر کدام از ما به صورت عادت و با پیشفرضهایی که در ذهنمون داریم مشغول گذرانش هستیم و ناگهان با این حقیقت روبهرو میشیم که میشه به زندگی به شکل دیگری هم نگاه کرد و لازم نیست در ارتباط با دیگران همیشه ملاحظه آنها را بکنیم؛ میشه گاهی به فلسفه وجودی خودمون هم فکر بکنیم. میشه گاهی برای خودمون هم اهمیت قائل بشیم و لزوما برنامه معمول زندگی که تا به حال داشتیم بهترین وضع ممکن و ضروری نیست.
گاهی میشه از هر کجا که هستیم توقف کنیم و به راههای احتمالی دیگری هم برای ادامه فکر کنیم چه بسا زندگی پربارتر و آرامتری را تجربه کنیم که ترس از تغییر تا به حال مانع اقدام جدید و جسارت عمل میشده.
به هر حال زندگی آنقدر کوتاه و آنقدر با ارزش هست که انجام ریسک و تغییر پذیری همیشه لازم است و گاهی یک تلنگر باعث این روشنی و توجه میشه در حد خواندن چند جمله که آویخته بر دیوار کافهای است که از مهمانانش با کتاب و خلوت آگاهانه پذیرایی میکند.
داستان ساده اما تامل برانگیز که البته اگر گویندهاش کمی نشاط و زیر و بم را به گویشش اضافه میکرد خیلی تاثیرگذارتر میشد.
ممنون از کتابراه🙏