نظر Atefeh_asgari برای کتاب صوتی دنیای لگویی

دنیای لگویی
Atefeh_asgari
۱۴۰۴/۰۴/۱۳
00
داستان دنیای لگویی داستان زنی بود عاشق اما میخواست که مهاجرت کنداز وقتی کارهای مهاجرتش حتمی شده بودعشقش ازش فاصله میگرفت و کمتر هم رو میدیدنروز اخر توی فرودگاه بهش گفت نرو گفت اگه بری رابطه ی ما تمام میشوداما زن رفتبعد از چندسال زندگی در کاناداروتین تکرارییه لحظه دلش گرفتبرای زندگی قبلش خانواده حتی عشقشیکی از سختی های مهاجرت دلتنگی های بیشماره بعد از چندسال به عشقش زنگ زداو هم جواب داد گفت خودتی گفت هنوز که خودمم ممنون ازکتابراه
هیچ پاسخی ثبت نشده است.