خیلی میتونم راجبش حرف بزنم ولی بطور خلاصه داستانش در عین جذاب بودن برام ازاردهنده بود. اول از همه جامعهای که توش زندگی میکردن، دوم جایگاهاشون و سوم رفتاری که با اونها میشد. وقتی طعم آزادی رو چشیده باشی محاله بتونی توی همچین جامعهای دووم بیاری اما اونها واقعا سرسخت بودن. با اینکه به عنوان ماشین تولیدمثل بهشون نگاه میشد خودشون رو با این شرایطوفق داده بودن برای چی؟ چرا مرگ رو انتخاب نکردن؟ چطور خودشون رو با قوانین سخت و مسخره وفق دادن؟ عادت؟ اگر عادت بود چرا دنبال آزادی بودن؟ صحنههای مضحک تر از رابطه با فرماندهانشون هم وجود داشت بنظرم کل قوانین اون جامعه مسخره بود. جایی که هنگام زایمان زنان فرماندهان بصورت نمادین نقش بدنیا اومدن فرزند رو بازی میکردن.
طبقه بندی انسانها براساس وظیفه، جامعه با طیف رنگی محدود، فضای تاریک و وحشتناک، ترسو وحشت و بیچارگی، و زندگیای که به یکباره ازت گرفته میشه. کاملا نه ولی شبیه فضای ۱۹۴۸ بود. همونقدر ترسناک و ازاردهنده. فیلمش تغییرات زیادی داره اضافات داره و شبیه کتاب نیست. اول کتاب رو بخونید
طبقه بندی انسانها براساس وظیفه، جامعه با طیف رنگی محدود، فضای تاریک و وحشتناک، ترسو وحشت و بیچارگی، و زندگیای که به یکباره ازت گرفته میشه. کاملا نه ولی شبیه فضای ۱۹۴۸ بود. همونقدر ترسناک و ازاردهنده. فیلمش تغییرات زیادی داره اضافات داره و شبیه کتاب نیست. اول کتاب رو بخونید