داستان جالبی بود متن رسا و بدون حاشیه بود
از اولش هم دلم برای احمد خیلیی سوخت سرگذشت دردناکی داشت
و امیدوارم تو زندگی واقعی هیچکس اینقدر ناتوان در برابر سرنوشت نباشه
از مرد بودن همسر گلرخ هر چی بگم کم گفتم عشق پاک و خالص بدون قضاوت و حتی انتظار داشتم در طول داستانهمسرش بازم به این خطا گلرخ اشاره کنه اما نکرد
و گلرخ بنظرم بیشتر یه دختر بچهای بود که فقط دنبال توجه میگشت و از وقتی فاطمه با داداشش نامزد شد اون توجه براش کمرنگ تر شد و به اشتباه زندگیش بها داد
در کل داستانشو دوست داشتم قابل تامل بود ممنون.
از اولش هم دلم برای احمد خیلیی سوخت سرگذشت دردناکی داشت
و امیدوارم تو زندگی واقعی هیچکس اینقدر ناتوان در برابر سرنوشت نباشه
از مرد بودن همسر گلرخ هر چی بگم کم گفتم عشق پاک و خالص بدون قضاوت و حتی انتظار داشتم در طول داستانهمسرش بازم به این خطا گلرخ اشاره کنه اما نکرد
و گلرخ بنظرم بیشتر یه دختر بچهای بود که فقط دنبال توجه میگشت و از وقتی فاطمه با داداشش نامزد شد اون توجه براش کمرنگ تر شد و به اشتباه زندگیش بها داد
در کل داستانشو دوست داشتم قابل تامل بود ممنون.