«از نیاکانش میخواهد خوابش همچون اسرار شب، بیانتها باشد.»
میدونستم که از این کتاب لذت میبرم و واقعاً هم بردم. بیاندازه جانگداز، خاکآلود، وهمآور، وهمناک بود و گرمای نفسگیری داشت. از خوندنش و ترجمهاش بسیار لذت بردم.
مهدی غبرائی مثل همیشه با انتخاب کلماتش، متن رو بسیار بسیار به قلب و روح ایرانیم نزدیک کرد.:)
تنها ایرادی که داشت این بود که برخی از کلمات اشکال نگارشی داشتند و امیدوارم در چاپ جدید ویرایش بشن.
میدونستم که از این کتاب لذت میبرم و واقعاً هم بردم. بیاندازه جانگداز، خاکآلود، وهمآور، وهمناک بود و گرمای نفسگیری داشت. از خوندنش و ترجمهاش بسیار لذت بردم.
مهدی غبرائی مثل همیشه با انتخاب کلماتش، متن رو بسیار بسیار به قلب و روح ایرانیم نزدیک کرد.:)
تنها ایرادی که داشت این بود که برخی از کلمات اشکال نگارشی داشتند و امیدوارم در چاپ جدید ویرایش بشن.