نظر رضا خردمند ساعی برای کتاب افسانه دیانا - جلد اول

افسانه دیانا - جلد اول
سارا رجب پور
۲۲۷۲ رای
رضا خردمند ساعی
۱۴۰۴/۰۳/۳۰
درود بر نویسنده محترم امیدوارم نقد من و دوستان باعث افزایش کیفیت داستان های بعدی بشه نه کدورت و دلخوری اول کلیشه قهرمان یتیم و اطلاع نداشتن از پدر و مادرش خیلی قدیمی هست و ترجیحا ازش استفاده نکنید. دوم توصیف محیط داستان رو دوست داشتم هر چند انگار با درک محیط یکم مشکل دارید. سوم شخصیت پردازی خیلی سطحی و در چند نفر باگ داشت. اسم نمی گم اسپویل نشه. شخصیتی پنجاه برادر عشقش رو می کشه تا با طلسم از عشق اون رها بشه بعد که موفق نمیشه حالا میاد به برگزیده خیانت کنه تا عشقش رو از طلسم آزاد کنه. شخصیت قهرمان خیلی راحت قبول می کنه برگزیده هست و خیلی راحت بدون زحمت و تمرین تکنیک میزنه. من به این قهرمان میگم قهرمان کاغذی. مادر قهرمان بهش پیام مخفی میده و که در داستان نگفتید و انگار بعدا یادتون رفت چون قهرمان تا انتها فقط با احساسش جلو رفت و در انتها اون اتفاق براش افتاد. پس الان پیام مادرش و جدش که براش گذاشته بود چی شد. فراموش کردین؟ شخصیت نمیتونه همزمان باهوش و همزمان احمق باشه. دوباره برای اسپویل اسم نمی برم. راهنما قهرمان دقیقا می دونه داره اونها رو کجا می بره و نقطه ضعفش آتش هست بعد در صحرای سوزان آب ندارن؟ به جنگ ملکه میرن ولی حتی سه عنصری که یاد داره رو به قهرمان یاد نمی ده؟ برگ برنده داره و برای جنگ ملکه استفاده نمیکنه و بعد نگران میشه؟ جایی راهنما دزدیده میشه و سه نفر همراه بدون نگرانی در حال صحبت در حال نژاد دزد هستند. بعد ناراحت میشن خسته میشن و داخل همون فضای بدون امنیت میخوابن؟ کی اینقدر بی خیال شدن. اگه هدف اون این بود که قهرمان بخوابه تا روحش پرواز کنه می تونست توسط ضربه مهاجم بیهوش بشه نه اینکه بخوابه. شخصیت پردازی رو فدای تعلیق کردین.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟