کتاب «رستم و ضحاک» که بر اساس اسطورهها و داستانهای کهن ایران نوشته شده، اثری است که تلاش میکند روایتهای کلاسیک را به زبان امروز بیان کند. این کتاب با تمرکز بر دو شخصیت نمادین، رستم و ضحاک، تصویری از نبرد خیر و شر را به نمایش میگذارد و در واقع نمادهایی از نیروهای مثبت و منفی در جامعه و انسان است.
از نقاط قوت کتاب میتوان به حفظ وفاداری نسبت به متون اصلی اشاره کرد؛ نویسنده تلاش کرده تا روایتها را با زبانی ساده و قابل فهم برای خواننده معاصر ارائه دهد. همچنین پرداخت شخصیتها به شکلی است که خواننده با آنها ارتباط برقرار میکند و هر دو طرف داستان، ابعاد انسانی و روانشناختی دارند. این باعث میشود داستان صرفاً یک روایت اسطورهای نباشد، بلکه موضوعاتی چون عدالت، قدرت، انتخاب و سرنوشت را هم بررسی کند.
اما در مقابل، کتاب در برخی بخشها دچار کلیشهپردازی شده و شخصیتها به شکل دو بعدی و قطبی ترسیم شدهاند؛ یعنی رستم نماینده خوبی مطلق و ضحاک به عنوان شر مطلق معرفی شدهاند، که این نوع نگاه ممکن است عمق داستان و پیچیدگیهای انسانی را کاهش دهد. همچنین ریتم روایت گاهی کند میشود و این میتواند باعث خستگی خواننده شود، مخصوصاً برای کسانی که انتظار یک داستان پرتنش و پویا دارند.
از نظر زبانی، کتاب به طور کلی روان است، اما گاهی استفاده از برخی اصطلاحات قدیمی یا ساختارهای پیچیده باعث میشود خواننده نیازمند توجه و تمرکز بیشتری باشد. این موضوع میتواند هم نقطه قوت باشد برای کسانی که به متون ادبی علاقه دارند و هم نقطه ضعفی برای مخاطبان عام.
در نهایت، «رستم و ضحاک» کتابی است که با وجود برخی ضعفها، فرصتی مناسب برای آشنایی دوباره با اسطورههای ایرانی فراهم میکند و برای کسانی که به فرهنگ و تاریخ
از نقاط قوت کتاب میتوان به حفظ وفاداری نسبت به متون اصلی اشاره کرد؛ نویسنده تلاش کرده تا روایتها را با زبانی ساده و قابل فهم برای خواننده معاصر ارائه دهد. همچنین پرداخت شخصیتها به شکلی است که خواننده با آنها ارتباط برقرار میکند و هر دو طرف داستان، ابعاد انسانی و روانشناختی دارند. این باعث میشود داستان صرفاً یک روایت اسطورهای نباشد، بلکه موضوعاتی چون عدالت، قدرت، انتخاب و سرنوشت را هم بررسی کند.
اما در مقابل، کتاب در برخی بخشها دچار کلیشهپردازی شده و شخصیتها به شکل دو بعدی و قطبی ترسیم شدهاند؛ یعنی رستم نماینده خوبی مطلق و ضحاک به عنوان شر مطلق معرفی شدهاند، که این نوع نگاه ممکن است عمق داستان و پیچیدگیهای انسانی را کاهش دهد. همچنین ریتم روایت گاهی کند میشود و این میتواند باعث خستگی خواننده شود، مخصوصاً برای کسانی که انتظار یک داستان پرتنش و پویا دارند.
از نظر زبانی، کتاب به طور کلی روان است، اما گاهی استفاده از برخی اصطلاحات قدیمی یا ساختارهای پیچیده باعث میشود خواننده نیازمند توجه و تمرکز بیشتری باشد. این موضوع میتواند هم نقطه قوت باشد برای کسانی که به متون ادبی علاقه دارند و هم نقطه ضعفی برای مخاطبان عام.
در نهایت، «رستم و ضحاک» کتابی است که با وجود برخی ضعفها، فرصتی مناسب برای آشنایی دوباره با اسطورههای ایرانی فراهم میکند و برای کسانی که به فرهنگ و تاریخ