نظر Soha Shahrasebi برای کتاب صورتحساب

صورتحساب
جفری دیور، مهرداد مراد
۴۹۸ رای
Soha Shahrasebi
۱۴۰۴/۰۳/۱۹
در جلسه بعدی، پاتسی خیلی پریشانتر از هفته قبل به نظر می‌رسید. انگاربا عجله لباس پوشیده بود. آشفتگی خاصی در موهایش به چشم می‌خورد، گویی از آخرین مصرف شامپو برای آنها، روزها می‌گذشت. در بلوز سفیدش رگه‌هایی از چرک دیده می‌شد و یقه آن برگشته بود. دامنش هم تعریفی نداشت. در جوراب‌های ساق بلندش هم باریکه‌هایی از فاصله میان بندها قابل مشاهده بود. فقط آرایش چهره‌اش حرف نداشت و با دقت انجام شده بود. با صدای آرام و شرمسازی گفت:
- سلام دکتر.
- سلام پاتسی، بیااینجا... نه! روی تخت دراز نکش. امروز بشین کنار من.
پاتسی با تردید پرسید:
- چرا؟
-بهتره که روند همیشگی رو کنار بگذاریم و برای برخورد با این بحران، منظورم صداهاست، با همدیگه رو در رو صحبت کنیم. " اینم یه مرور بدون اسپویل بر کتاب. بخونید و لذت ببرید
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟