یه صندلی توی یه کافهی قدیمی وجود داره که افراد رو به گذشته میبره. اما قوانین آزاردهنده و دست و پا گیری داره. مهم ترینش اینه که زمان حال رو نمیشه تغییر داد. به همین دلایل اکثر افراد از رفتن به گذشته صرف نظر میکنن. با این حال افرادی هستن که با وجود این قوانین تصمیم میگیرن به گذشته برن. حتی یه نفرشون به آینده میره. بله، این امکان هم وجود داره. هر کدوم از اونها دلایل خودشون رو دارن. و البته، راضی از سفرشون برمی گردن. اما چرا؟ اونها نمیتونستن در زمان گذشته یا آینده حتی از روی صندلی بلند بشن. چی باعث شد اونها راضی باشن؟ و این سفر چه فایدهای براشون داشت؟ حال و هوای قشنگی داشت. متن و داستان پردازیش خوب و روون بود. و کتاب دوست داشتنیای بود.
داستان پردازی قوی نداره، و تعدد اسمها ممکنه گیجتون کنه؛ و چون شخصیتها رو خیلی کم توصیف کرده حتی نمیشه فهمید جنسیت اونها چیه. درکل این موضوع همیشه پر طرفدار بوده و کتاب خوبیه اما میتونست خیلی خیلی قویتر باشه. جاهایی دیدم که این کتاب رو با کتابخانه نیمه شب مقایسه میکنن ولی این دو کتاب اصلا قابل مقایسه نیستن.
موضوع اینه که زندگی مثل نوشیدن یک فنجان قهوه است؛ تلخی شو میشه تعدیل کرد و باید قبل از اینکه که سرد بشه و دیر، تا میتونی عشق بورزی و حرف هات رو نگفته نذاری و بگذری و چشم پوشی کنی و برای رویاهات بجنگی... تموم حرف این داستان همین بود.
ید درمورد خود کتاب هم ارزش یه بار خوندن رو داره داستان ایده جالبی داشت اما بنظرم نویسنده خیلی بهتر میتونست بهش بپردازه…یکم داستان شخصیت هاش با توجه به درخشان بودن ایده اصلی کتاب سطحی بود و زیاد هیجان خاصی نداشتن… اما از حق نگذریم خود شخصیتها خیلی خوب بهشون پرداخته شده بود و شخصیت پردازیشون کامل بود
داستان پردازی قوی نداره، و تعدد اسمها ممکنه گیجتون کنه؛ و چون شخصیتها رو خیلی کم توصیف کرده حتی نمیشه فهمید جنسیت اونها چیه. درکل این موضوع همیشه پر طرفدار بوده و کتاب خوبیه اما میتونست خیلی خیلی قویتر باشه. جاهایی دیدم که این کتاب رو با کتابخانه نیمه شب مقایسه میکنن ولی این دو کتاب اصلا قابل مقایسه نیستن.
موضوع اینه که زندگی مثل نوشیدن یک فنجان قهوه است؛ تلخی شو میشه تعدیل کرد و باید قبل از اینکه که سرد بشه و دیر، تا میتونی عشق بورزی و حرف هات رو نگفته نذاری و بگذری و چشم پوشی کنی و برای رویاهات بجنگی... تموم حرف این داستان همین بود.
ید درمورد خود کتاب هم ارزش یه بار خوندن رو داره داستان ایده جالبی داشت اما بنظرم نویسنده خیلی بهتر میتونست بهش بپردازه…یکم داستان شخصیت هاش با توجه به درخشان بودن ایده اصلی کتاب سطحی بود و زیاد هیجان خاصی نداشتن… اما از حق نگذریم خود شخصیتها خیلی خوب بهشون پرداخته شده بود و شخصیت پردازیشون کامل بود