نظر 📚 طاها احمدی 📚 برای کتاب کوچکترین چیزها را میدیدم

کوچکترین چیزها را میدیدم
📚 طاها احمدی 📚
۱۴۰۴/۰۳/۰۷
00
سلام و عرض ادب خدمت شما دوستداران کتاب و همکاران گرامی در برنامهٔ کتابراه. این کتاب مجموعاً ده صفحه دارد. داستان کوچکترین چیزها را میدیدم راجب زنی به نام نانسی است که شب خوابش نمیبرد و کمی بعد متوجه میشود که در حصار باز است. «در اینجا به مفهوم اینکه نانسی بسیار ریز بین و دقیقه است اشاره میکند که با اسم کتاب کاملا همخوانی دارد.»؛ بنابراین تصمیم میگیرد به بیرون برود که با سام روبرو میشود. بعد از احوالپرسی کمی بعد سام از وجود حلزونها گلایه میکند و آنها را به درون تنگ مخصوصی میریزد. «در اینجا هم متوجه میشویم که سام فردی است که مشکلات کوچک را بزرگ و پر زحمت جلوه میدهد.» در آخر هم نانسی با او خداحافظی میکند و به درون خانه باز میگردد. داستان جذابی بود و خوشم اومد. با تشکر از کتابراه عزیز و شما دوستان خوبم. 🌹💯
هیچ پاسخی ثبت نشده است.