کتاب صوتی ماه روی سر لوبیا نوشتهی محدثه محمودآبادی، داستان دختر جوانی است که در میانهی جنگ و حملهی عراق به آبادان، در خانهاش زندانی شده و توان بیرون رفتن ندارد. او که نگران خودش و نوزادی است که در شکم دارد، سعی میکند تا خودش را از دید نیروهای بعثی پنهان نگه دارد...
دخترک با اینکه سن و سالی ندارد و الان باید مشغول عروسکبازی در خانهی پدری باشد، اما از بابت یک عشق زودگذر و جنونآمیز حالا در این خانه زندانی شده. یادش است وقتی مرد به خواستگاریاش آمد کسی را اینجا نداشت؛ گفتند از عراق آمده اینجا برای کار و کسی را ندارد. پدر زیر بالوپرش را گرفت و کمکش کرد اینجا برای خودش کاروباری علم کند، که کسی شود... که بعد برود و با یک لشکر نظامی برگردد تا نمکدانی که نمکش را خورده دوباره و دوباره بشکند...
دخترک با اینکه سن و سالی ندارد و الان باید مشغول عروسکبازی در خانهی پدری باشد، اما از بابت یک عشق زودگذر و جنونآمیز حالا در این خانه زندانی شده. یادش است وقتی مرد به خواستگاریاش آمد کسی را اینجا نداشت؛ گفتند از عراق آمده اینجا برای کار و کسی را ندارد. پدر زیر بالوپرش را گرفت و کمکش کرد اینجا برای خودش کاروباری علم کند، که کسی شود... که بعد برود و با یک لشکر نظامی برگردد تا نمکدانی که نمکش را خورده دوباره و دوباره بشکند...