نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی فقط چند متر آن طرف‌تر

مجموعه چند داستان بود که بسیار ساده و روان بود در واقع در این داستان‌ها که بیشتر آن‌ها در زمینه جانبخشی به اشیا بود مثل صحبت کردن یک میله ریل یا در داستان دیگر صحبت کردن یک زنبور بود که به ما نشان می‌دهد که اگر ا یکدیگر متحد باشیم می‌توانیم موفق شویم در واقع در دستان زنبور عسل رئیسشان گفته بود که فقط باید گل زرد بخورند و کندوی آن‌ها دچار کمبود عسل شده بود او گل‌های سرخی را در دشتی پیدا کرد وخورد فهمید که آن‌ها برای زنبورها مضر نیست وامدکه به رئیسشان بگوید اما به حرفش گوش نکرد و عاقبت فهمید که سربازهای دیگر نیز از آن گل‌های سرخ خوردن ولی چیزی نگفتند چون همه آن‌ها می‌دانستند که کسی حرف آن‌ها را باور نمی‌کند چون طبق قانون آن‌ها فقط باید از گل زرد بخورن. و از آنجایی که می‌گویند یک دست بی صداست این داستان روایت همین ضرب المثل است. داستان‌های قشنگ بود و بسیار واضح و روان که سریع متوجه می‌شدی. اما یکی از داستان‌های خیلی چرت و مسخره بود اینکه کلمه دوستت دارم در قلب یک مرد زندانی شده بود که به یک زن متاهل بگوید اگر آن زن مجرد بود باز منطقی به نظر می‌رسید.